صفر تا صد شرایط اعتراض به بهای خواسته | راهنمای جامع حقوقی

شرایط اعتراض به بهای خواسته
اعتراض به بهای خواسته، راهی برای خوانده است تا اگر فکر می کند مبلغی که خواهان برای دعوا تعیین کرده درست نیست، آن را به چالش بکشد. این کار اهمیت زیادی دارد، چون بهای خواسته مستقیم روی مسائلی مثل اینکه پرونده در کدام دادگاه بررسی شود، چقدر هزینه دادرسی بپردازیم و حتی اینکه آیا اصلاً می توانیم به رای دادگاه اعتراض کنیم یا نه، تاثیر می گذارد.
وقتی پای پرونده های حقوقی به میان می آید، خیلی وقت ها اسم بهای خواسته را می شنویم. شاید برای بعضی ها این اصطلاح کمی گنگ باشد، اما در واقعیت، همین بهای خواسته می تواند نقش اساسی در سرنوشت پرونده ما داشته باشد. چه شما خواهان باشید و بخواهید دعوایی را مطرح کنید، چه خوانده باشید و از شما شکایتی شده باشد، فهمیدن سازوکار بهای خواسته و اینکه چطور می شود به آن اعتراض کرد، مثل داشتن یک نقشه راه در مسیر پر پیچ و خم دادگاه است. این قضیه فقط به حقوق دان ها و وکلا مربوط نمی شود؛ هر کسی که پایش به دادگاه باز می شود، بد نیست یک آشنایی اولیه با این مفهوم داشته باشد تا بتواند با چشم بازتری پرونده اش را دنبال کند.
اصلا بهای خواسته چیست و چرا اینقدر مهم است؟
بهای خواسته: یعنی چی؟
اجازه بدهید اول یک تعریف ساده و خودمونی از بهای خواسته داشته باشیم. توی هر پرونده حقوقی، یک خواسته داریم؛ یعنی اون چیزی که ما از دادگاه می خوایم. مثلاً می خوایم که طرف مقابل پول چک ما رو بده یا خونه ای که بهمون قول داده بود رو به ناممون بزنه. حالا این خواسته ممکنه یک ارزش مالی داشته باشه یا نداشته باشه. اگه ارزش مالی داشته باشه، اون مبلغ یا قیمتی که ما برای اون خواسته تعیین می کنیم، میشه بهای خواسته. طبق ماده ۵۱ قانون آیین دادرسی مدنی، وقتی دادخواست می نویسیم، باید خواسته و بهای اون رو مشخص کنیم، مگر اینکه خواسته ما اصلاً مالی نباشه (مثل دعوای حضانت فرزند) یا واقعاً نتونیم براش بها تعیین کنیم.
بهای خواسته در واقع ارزش ریالی یا پولیِ خواسته ای هست که ما در دادخواست مطرح می کنیم. این بها، هم برای خودمون و هم برای دادگاه مهمه. برای ما مهمه چون باید هزینه های دادرسی رو بر اساس همین بها پرداخت کنیم و برای دادگاه مهمه چون باهاش تصمیم می گیره پرونده به کدوم مرجع رسیدگی بره و حتی چقدر سخت گیرانه بهش نگاه کنه. پس اگر از خودمان بپرسیم بهای خواسته چیست، بهترین جواب این است که این بها، همان ارزش پولی خواسته است که در دادگاه تعیین می شود و روی خیلی چیزها تاثیر می گذارد.
خواسته یه چیزه، بهای خواسته یه چیز دیگه!
خیلی وقت ها این دو تا مفهوم با هم قاطی می شوند؛ خواسته و بهای خواسته. اما این دوتا با هم فرق دارند و مهم است که فرقشان را بدانیم تا دچار مشکل نشویم. خواسته یعنی اصل موضوع دعوا. مثلاً مطالبه یک دستگاه خودرو یا پس گرفتن مبلغی پول. اما بهای خواسته، ارزش مالی اون خواسته است. فرض کنید خواسته شما پس گرفتن یک ماشین لوکس مدل بالا باشد. خواسته، خودِ ماشین است. اما بهای خواسته، قیمتی است که شما برای آن ماشین در دادخواست خود می نویسید. مثلاً ۱ میلیارد تومان.
یک مثال دیگر بزنیم: خواهان یک نفر می خواهد خانه پدری را به نامش بزند. اینجا خواسته ابطال سند قبلی و تنظیم سند رسمی به نام خواهان است. اما بهای خواسته، ارزش پولی آن ملک است که در دادخواست ذکر می شود. پس خواسته، عملی است که ما می خواهیم دادگاه دستور انجامش را بدهد و بهای خواسته، ارزش مادی و پولی آن عمل است. اگر خواسته ما اصلاً ارزش پولی نداشته باشد، مثلاً دعوای حضانت فرزند یا طلاق، دیگر بهای خواسته معنایی ندارد.
چرا باید بهای خواسته رو درست تعیین کنیم؟ (ماده ۶۱ ق.آ.د.م)
حالا که فرق این دوتا را فهمیدیم، شاید بپرسید چرا انقدر روی تعیین درست بهای خواسته تاکید می شود؟ جواب اینجاست که بهای خواسته مثل یک کلید عمل می کند که چند تا در مهم را باز می کند یا می بندد. ماده ۶۱ قانون آیین دادرسی مدنی هم به این موضوع اشاره دارد که بهای خواسته، هم روی هزینه دادرسی و هم روی قابلیت تجدیدنظرخواهی (یعنی حق اعتراض به رای) تاثیر می گذارد. بیایید ببینیم چه آثاری دارد:
- تعیین دادگاه صالح (شورا یا دادگاه عمومی): شاید از همه مهم تر، تعیین دادگاه صالح برای رسیدگی به پرونده باشد. طبق قانون جدید شوراهای حل اختلاف مصوب سال ۱۴۰۲، اگر بهای خواسته تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان باشد، پرونده در دادگاه صلح رسیدگی می شود که مراحلش کمی ساده تر و سریع تر است. اما اگر بهای خواسته بالای ۱۰۰ میلیون تومان باشد، پرونده به دادگاه عمومی حقوقی ارجاع می شود. پس می بینید که چقدر مهم است؛ یک عدد می تواند مسیر پرونده شما را از این رو به آن رو کند.
- محاسبه هزینه های دادرسی: وقتی دادخواست می دهید، باید هزینه دادرسی بپردازید. این هزینه یک مبلغ ثابت نیست و بر اساس درصدی از بهای خواسته محاسبه می شود. هرچه بهای خواسته بالاتر باشد، هزینه دادرسی هم بیشتر می شود. پس اگر بهای خواسته را خیلی بیشتر از حد واقعی تعیین کنیم، باید پول بیشتری هم بپردازیم.
- امکان تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی: حق اعتراض به رای دادگاه (یعنی تجدیدنظرخواهی یا فرجام خواهی) همیشه وجود ندارد و گاهی به بهای خواسته بستگی دارد. مثلاً در برخی موارد اگر بهای خواسته از یک حدی کمتر باشد، رای دادگاه بدوی قطعی می شود و دیگر نمی توان به آن اعتراض کرد. پس دقت در تعیین این بها، می تواند حق اعتراض را برای ما حفظ کند یا از ما بگیرد.
بهای خواسته، همان مبلغی است که خواهان در دادخواست ذکر می کند و این مبلغ مستقیماً بر صلاحیت دادگاه، میزان هزینه های دادرسی و حق اعتراض به رای، تاثیرگذار است.
چطور بهای خواسته رو حساب می کنیم؟ (بر اساس ماده ۶۲ ق.آ.د.م)
حالا که فهمیدیم بهای خواسته چقدر مهم است، سوال اینجاست که چطور باید آن را تعیین کنیم؟ این کار هم قانون و قاعده خودش را دارد که توی ماده ۶۲ قانون آیین دادرسی مدنی به طور مفصل درباره اش صحبت شده. بیایید با هم ببینیم در موارد مختلف چطور بهای خواسته را محاسبه می کنند:
خواسته پول ایران باشه
اینجا کار خیلی راحت است. اگر خواسته ای که ما داریم، مطالبه پول رایج ایران باشد، مثلاً مبلغی پول نقد، وجه چک یا سفته، بهای خواسته دقیقاً همان مبلغی است که ما می خواهیم. فرض کنید می خواهیم ۱۰ میلیون تومان از کسی بگیریم، خب بهای خواسته هم می شود همان ۱۰ میلیون تومان. اینجا جای بحث و اعتراض کمتر است، چون عدد کاملاً مشخص و عینی است.
خواسته پول خارجی یا طلا باشه
فرض کنید خواسته ما دلار، یورو، سکه طلا یا مثلاً شمش طلاست. در این صورت، نمی توانیم هر قیمتی که دلمان خواست بنویسیم. طبق قانون، باید به نرخ رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ روزی که دادخواستمان را ثبت می کنیم، مراجعه کنیم و بر اساس همان نرخ، بهای خواسته را محاسبه و در دادخواست قید کنیم. مثلاً اگر می خواهیم ۱۰۰۰ دلار بگیریم و نرخ رسمی دلار در آن روز ۳۰ هزار تومان است، بهای خواسته ما می شود ۳۰ میلیون تومان.
چند نفر با هم یه چیزی رو می خوان
گاهی اوقات پیش می آید که چند نفر با هم، یک خواسته مشترک دارند اما هر کدام بخشی از آن را می خواهند. مثلاً چند وارث، هر کدام سهمی از یک ارث را طلب می کنند. در این حالت، برای تعیین بهای خواسته، باید تمام بخش هایی که خواهان ها مطالبه می کنند را با هم جمع کنیم. حاصل جمع این مطالبات جزئی، می شود بهای کلی خواسته.
دعوا سر اجاره یا حقوق با تاریخ مشخص
در بعضی دعواها، خواسته مربوط به منافع یا حقوقی است که باید در زمان های مشخصی پرداخت شوند، مثلاً اجاره بهای ماهانه، اقساط وام یا حق استفاده از چیزی. اگر این موارد مربوط به گذشته باشد و خواهان خودش را محق به دریافت چند قسط یا چند ماه اجاره بداند، باید تمام آن اقساط یا اجاره ها را با هم جمع کند. این جمع، می شود بهای خواسته. مثلاً اگر سه ماه اجاره معوقه داریم که هر ماه ۱۰ میلیون تومان است، بهای خواسته می شود ۳۰ میلیون تومان.
منافع و حقوق مادام العمر یا نامحدود
حالت خاص دیگری هم وجود دارد؛ زمانی که خواسته ما مربوط به منافع یا حقوقی است که محدود به یک زمان مشخص نیست یا حتی مادام العمر است، مثل حق انتفاع از یک ملک تا پایان عمر. در این موارد خاص، قانون می گوید که بهای خواسته را باید بر اساس مجموع منافع ۱۰ سال محاسبه کنیم. یعنی فرض می کنیم این منفعت یا حق، برای ۱۰ سال آینده چقدر ارزش دارد و همان را به عنوان بهای خواسته تعیین می کنیم.
بقیه دعاوی مربوط به اموال
به جز موارد بالا، برای بقیه دعاوی که موضوعشان مال است، اصل بر این است که بهای خواسته همان مبلغی است که خواهان در دادخواستش نوشته. البته این یک شرط دارد: خوانده نباید تا اولین جلسه دادرسی به این مبلغ اعتراضی کرده باشد. اگر خوانده اعتراض کند، داستان فرق می کند که در بخش های بعدی به آن می پردازیم. این مورد مثلاً می تواند درباره استرداد یک وسیله نقلیه یا مال معین باشد.
بهای خواسته در پرونده های ملکی
پرونده های ملکی یک نکته مهم دارند. اگر دعوا مربوط به یک ملک باشد، مثل دعوای خلع ید یا ابطال سند ملک، بهای خواسته بر اساس ارزش معاملاتی املاک تعیین می شود. این ارزش معاملاتی، همان قیمتی است که دارایی (امور مالیاتی) برای املاک در یک منطقه مشخص می کند و معمولاً خیلی کمتر از ارزش روز و واقعی بازار است. پس حواستان باشد که نباید ارزش روز ملک را به عنوان بهای خواسته در نظر بگیرید، بلکه باید ارزش منطقه ای را بنویسید.
نکات کاربردی و اشتباهات رایج:
خیلی مهم است که در تعیین بهای خواسته دقت کنید. یکی از اشتباهات رایج این است که خواهان ها برای اینکه هزینه دادرسی کمتری بدهند یا پرونده شان در دادگاه صلح رسیدگی شود، بهای خواسته را خیلی کمتر از حد واقعی می نویم. این کار می تواند در آینده مشکل ساز شود، مخصوصاً اگر خوانده به آن اعتراض کند یا در مرحله تجدیدنظر به مشکل بخوریم. تعیین بیش از حد هم باعث پرداخت هزینه دادرسی اضافی می شود. پس همیشه سعی کنید با دقت و بر اساس قوانین، بهای خواسته را تعیین کنید.
حالا چه زمانی و چطور می تونیم به بهای خواسته اعتراض کنیم؟ (ماده ۶۱ و ۶۳ ق.آ.د.م)
خب، تا اینجا فهمیدیم بهای خواسته چیست و چطور تعیین می شود. حالا نوبت می رسد به بحث اصلی ما: شرایط اعتراض به بهای خواسته. فرض کنید شما خوانده یک پرونده هستید و خواهان برای خواسته خود، مبلغی را در دادخواستش نوشته که شما فکر می کنید اصلاً درست نیست و باید تغییر کند. در این صورت، قانون این حق را به شما داده که به آن اعتراض کنید. بیایید ببینیم چطور و با چه شرایطی:
کی حق اعتراض داره؟
مهمترین نکته این است که فقط خوانده دعوا است که حق اعتراض به بهای خواسته را دارد. خواهان که خودش بها را تعیین کرده، دیگر نمی تواند به آن اعتراض کند. پس اگر شما خوانده پرونده ای هستید و به مبلغ خواسته شک دارید، این حق برای شما محفوظ است.
چقدر وقت داریم؟
قانون برای اعتراض به بهای خواسته، یک مهلت مشخص تعیین کرده: شما تا اولین جلسه دادرسی فرصت دارید تا اعتراض خودتان را مطرح کنید. این مهلت خیلی مهم است و اگر از دست برود، دیگر نمی توانید به بهای خواسته اعتراض کنید و همان مبلغی که خواهان تعیین کرده، مبنای ادامه رسیدگی قرار می گیرد. پس به محض دریافت ابلاغیه دادگاه، دادخواست را دقیق بخوانید و اگر اعتراض دارید، سریعاً اقدام کنید.
چه شرایطی برای قبول اعتراض لازمه؟
صرف اینکه بگویید من به این مبلغ اعتراض دارم کافی نیست. اعتراض شما باید چند شرط داشته باشد تا دادگاه آن را قبول کند و به آن رسیدگی کند:
- باید بهای پیشنهادی خودمون رو بگیم: وقتی اعتراض می کنید، فقط گفتن اینکه این مبلغ درست نیست کافی نیست. باید خودتان هم یک مبلغ پیشنهادی را برای بهای خواسته اعلام کنید. یعنی بگویید به نظر شما بهای واقعی خواسته چقدر است.
- اعتراض باید روی روند پرونده اثر داشته باشه: این یکی خیلی مهمه. اعتراض شما باید جوری باشد که روی مراحل بعدی رسیدگی به پرونده تاثیرگذار باشد. مثلاً اگر بهای خواسته را تغییر دهیم، صلاحیت دادگاه عوض شود (مثلاً از دادگاه صلح به دادگاه عمومی برود)، یا حق تجدیدنظرخواهی به وجود بیاید (یعنی قبل از اعتراض، رای قطعی بود ولی با تغییر بها، امکان اعتراض ایجاد شود). اگر تغییر بها هیچ تاثیری روی این مسائل نداشته باشد، دادگاه اعتراض شما را قبول نمی کند.
- خواسته باید قابلیت مالی داشته باشه: اعتراض به بهای خواسته فقط برای دعاوی مالی یا دعاوی ای که قابلیت ارزیابی پولی دارند، معنا پیدا می کند. اگر خواسته اصلاً مالی نباشد (مثل دعوای طلاق یا حضانت)، اعتراض به بهای خواسته منتفی است، چون بهایی وجود ندارد که به آن اعتراض شود.
چطوری اعتراضمون رو ثبت کنیم؟
بهترین راه برای ارائه اعتراض به بهای خواسته، این است که یک لایحه بنویسید و آن را از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به دادگاه تقدیم کنید. در این لایحه باید دلایل اعتراض خودتان را بنویسید و بهای پیشنهادی خودتان را هم اعلام کنید.
اگه پول کارشناس رو ندیم چی میشه؟
اگر دادگاه اعتراض شما را مؤثر تشخیص دهد و برای تعیین بهای واقعی خواسته، پرونده را به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع دهد، پرداخت هزینه کارشناسی بر عهده شما (خوانده معترض) خواهد بود. اگر شما این هزینه را در مهلت مقرر پرداخت نکنید، اعتراضتان بی اثر می شود و همان بهای اولیه ای که خواهان تعیین کرده بود، مبنای کار قرار می گیرد. پس حواستان به این نکته مهم باشد.
خوانده دعوا تا اولین جلسه دادرسی فرصت دارد تا با ارائه لایحه، به بهای خواسته اعتراض کند، به شرطی که این اعتراض در مراحل بعدی رسیدگی مؤثر باشد و مبلغ پیشنهادی نیز اعلام شود.
دادگاه چطور به اعتراض بهای خواسته رسیدگی می کنه؟
فرض کنید شما به عنوان خوانده، همه شرایط لازم برای اعتراض به بهای خواسته را رعایت کرده اید و اعتراضتان را هم به موقع به دادگاه تقدیم کرده اید. حالا نوبت دادگاه است که به این اعتراض رسیدگی کند. فرآیند بررسی اعتراض به بهای خواسته معمولاً به این صورت است:
دادگاه چیکار می کنه؟
اولین کاری که دادگاه انجام می دهد، این است که بررسی می کند آیا اعتراض شما واقعاً مؤثر است یا نه. یعنی ببیند اگر بهای خواسته تغییر کند، آیا روی صلاحیت دادگاه (مثلاً از صلح به عمومی تغییر کند) یا امکان تجدیدنظرخواهی (مثلاً رای از قطعی بودن خارج شود) تاثیر می گذارد یا خیر. اگر دادگاه تشخیص دهد که اعتراض شما مؤثر است، قبل از اینکه به اصل دعوا رسیدگی کند، موضوع تعیین بهای خواسته را به یک کارشناس رسمی دادگستری ارجاع می دهد.
هزینه کارشناس با کیه؟
همانطور که قبلاً هم گفتیم، وقتی دادگاه امر را به کارشناس ارجاع می دهد تا بهای واقعی خواسته را مشخص کند، پرداخت دستمزد این کارشناس بر عهده خوانده ای است که اعتراض کرده. پس اگر می خواهید اعتراضتان پیگیری شود، باید آمادگی پرداخت این هزینه را داشته باشید.
نظر کارشناس چه تاثیری داره؟
کارشناس دادگستری بعد از بررسی های لازم، نظر تخصصی خودش را درباره بهای واقعی خواسته به دادگاه اعلام می کند. این نظر کارشناسی، معمولاً مبنای عمل دادگاه قرار می گیرد. یعنی اگر کارشناس مبلغ جدیدی را تعیین کند، دیگر آن بهای اولیه ای که خواهان در دادخواستش نوشته بود، ملاک نیست؛ بلکه بهای جدیدی که کارشناس مشخص کرده، در همه مراحل (از جمله تعیین صلاحیت، محاسبه هزینه های دادرسی و قابلیت تجدیدنظرخواهی) مورد استناد قرار می گیرد. این یعنی یک تغییر اساسی در مسیر پرونده.
عقب نشینی هوشمندانه خواهان یعنی چی؟
گاهی اوقات ممکن است خواهان، وقتی می بیند خوانده به بهای خواسته اعتراض کرده و احتمالاً کار به کارشناسی کشیده می شود و نتیجه کارشناسی به نفع او نیست، یک حرکت زیرکانه انجام دهد. این حرکت را اصطلاحاً عقب نشینی هوشمندانه می نامند. یعنی خواهان، بهای پیشنهادی خوانده را می پذیرد و بدین ترتیب، از بروز اختلاف و ارجاع پرونده به کارشناس جلوگیری می کند. چرا این کار را می کند؟
مثلاً فرض کنید خواهان برای یک دعوای مالی، بهای خواسته را ۲۰ میلیون تومان اعلام کرده تا پرونده در دادگاه صلح رسیدگی شود و رای قطعی باشد (طبق قوانین قبلی یا در مبالغ پایین تر). خوانده اعتراض می کند و می گوید بهای واقعی، مثلاً ۶۰ میلیون تومان است. اگر دادگاه به کارشناس ارجاع دهد و کارشناس هم همین ۶۰ میلیون را تایید کند، پرونده از صلاحیت دادگاه صلح خارج شده و به دادگاه عمومی می رود و رای هم قابل تجدیدنظر می شود. در اینجا خواهان ممکن است برای اینکه پرونده اش از دادگاه صلح خارج نشود یا قابلیت تجدیدنظر پیدا نکند، با بهای پیشنهادی خوانده موافقت کند. این یک استراتژی است که باید با دقت و مشورت با وکیل اتخاذ شود.
چرا بعضی ها بهای خواسته رو روی ۲۱ میلیون تومن می گذارن؟
شاید شنیده باشید که بعضی از خواهان ها، مبلغ بهای خواسته رو به طور استراتژیک روی ۲۱ میلیون تومان (یا ۲۱۰ میلیون ریال) می گذارند. این عدد شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسد، اما پشتش یک دلیل کاملاً حقوقی و هوشمندانه نهفته است. در واقع، این کار به خاطر تفاوت در صلاحیت مراجع قضایی و مرجع تجدیدنظرخواهی صورت می گرفت و الان هم با تغییر قانون، هنوز هم استراتژی های مشابهی وجود دارد.
قبل از اصلاح قانون شوراهای حل اختلاف، دعاوی مالی با بهای خواسته تا ۲۰ میلیون تومان در شورای حل اختلاف رسیدگی می شدند و رای این شوراها قابل تجدیدنظر در دادگاه عمومی شهرستان بود که معمولاً با یک قاضی رسیدگی می شد. اما اگر بهای خواسته حتی یک ریال از ۲۰ میلیون تومان بیشتر می شد (مثلاً ۲۱ میلیون تومان)، پرونده از همان اول به دادگاه عمومی حقوقی شهرستان ارجاع داده می شد و تجدیدنظرخواهی از رای دادگاه عمومی، به دادگاه تجدیدنظر استان می رفت که حداقل با حضور دو قاضی رسیدگی می کرد.
خب، دلیل این کار چی بود؟ بعضی از خواهان ها ترجیح می دادند پرونده شان توسط قضات بیشتری در مرحله تجدیدنظر بررسی شود تا هم دقت بیشتری در رسیدگی اعمال شود و هم اعتبار رای بالاتر باشد. به همین خاطر، با اینکه شاید بهای واقعی خواسته کمتر از ۲۱ میلیون تومان بود، اما به طور عمدی آن را به این مبلغ مقوم می کردند تا از ابتدا مسیر پرونده به سمت دادگاه عمومی و در نتیجه تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان برود.
حالا با قانون جدید شوراهای حل اختلاف (مصوب ۱۴۰۲)، این مبلغ آستانه تغییر کرده و به ۱۰۰ میلیون تومان رسیده. یعنی دعاوی مالی تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان در دادگاه صلح (که جایگزین شوراهای حل اختلاف در دعاوی مالی شده) رسیدگی می شوند و دعاوی بالای ۱۰۰ میلیون تومان به دادگاه عمومی حقوقی می روند. اما باز هم این استراتژی تعیین بهای خواسته برای انتخاب مرجع رسیدگی و مرجع تجدیدنظر (که ممکن است تعداد قضات و درجه تخصص آنها متفاوت باشد) همچنان کاربرد دارد. پس اگر دیدید کسی بهای خواسته اش را روی ۱۰۱ میلیون تومان گذاشته، احتمالاً دارد از همین استراتژی استفاده می کند.
نمونه لایحه اعتراض به بهای خواسته
همانطور که گفتیم، برای اعتراض به بهای خواسته باید یک لایحه تنظیم و آن را به دادگاه تقدیم کنید. این لایحه باید شامل اطلاعات پرونده، دلایل اعتراض شما و بهای پیشنهادی شما باشد. اینجا یک نمونه ساده و کاربردی از لایحه اعتراض به بهای خواسته را برایتان می آوریم:
به نام خدا
ریاست محترم دادگاه [نام دادگاه رسیدگی کننده، مثلاً شعبه X دادگاه عمومی حقوقی تهران]
موضوع: لایحه اعتراض به بهای خواسته
با سلام و احترام،
احتراماً به استحضار عالی می رساند، اینجانب [نام و نام خانوادگی خوانده]، فرزند [نام پدر]، به شماره ملی [کد ملی]، خوانده پرونده به شماره کلاسه [شماره کلاسه پرونده] و شماره بایگانی شعبه [شماره بایگانی شعبه] که در آن آقای/خانم [نام و نام خانوادگی خواهان] به عنوان خواهان دعوای [موضوع خواسته، مثلاً الزام به تحویل مبیع]، بهای خواسته را مبلغ [مبلغ تعیین شده توسط خواهان] تعیین نموده اند، مراتب اعتراض خود را به شرح ذیل اعلام می دارم:
خواهان محترم، بهای خواسته را برای [موضوع خواسته، مثلاً یک دستگاه خودروی مدل Y] مبلغ [مبلغ تعیین شده توسط خواهان] تومان تعیین کرده اند، حال آنکه با توجه به [ذکر دلیل اعتراض، مثلاً نرخ روز بازار، نظر کارشناس غیررسمی، ارزش واقعی و…]، ارزش واقعی و متعارف خواسته فوق الذکر، حداقل مبلغ [مبلغ پیشنهادی خوانده، مثلاً Z تومان] می باشد.
با توجه به اینکه تعیین صحیح بهای خواسته، مستقیماً بر [ذکر اثر اعتراض، مثلاً صلاحیت دادگاه، امکان تجدیدنظرخواهی یا میزان هزینه های دادرسی] مؤثر است، از آن مقام محترم قضایی استدعا دارم:
- اعتراض اینجانب به بهای خواسته را مورد پذیرش قرار دهید.
- جهت تعیین بهای واقعی و قانونی خواسته، موضوع را به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع فرمایید.
پیشاپیش از بذل توجه و عنایت حضرتعالی کمال تشکر را دارم.
با احترام فراوان،
نام و نام خانوادگی خوانده: [نام و نام خانوادگی خوانده]
امضاء: [امضاء خوانده]
تاریخ: [تاریخ]
نکات مهم در تنظیم لایحه:
- حتماً شماره کلاسه و شماره بایگانی پرونده را به دقت وارد کنید.
- دلایل خودتان برای واقعی نبودن بهای خواسته را به طور واضح و مختصر بنویسید.
- مبلغی که به نظر شما بهای واقعی خواسته است را به صراحت اعلام کنید.
- به تاثیر اعتراض خود بر روند پرونده (صلاحیت یا تجدیدنظر) اشاره کنید.
حرف آخر (نتیجه گیری)
همانطور که با هم مرور کردیم، بهای خواسته یک عدد ساده در دادخواست نیست؛ بلکه یک عنصر کلیدی در هر دعوای مالی حقوقی است که می تواند مثل یک نخ نامرئی، تمام فرآیند رسیدگی به پرونده را تحت تاثیر قرار دهد. از اینکه پرونده تان در کدام دادگاه بررسی شود و چقدر هزینه دادرسی بپردازید، تا اینکه آیا اصلاً حق اعتراض به رای را خواهید داشت یا خیر، همه و همه به تعیین درست این بها بستگی دارد.
برای خواهان ها، دقت در تعیین بهای خواسته یعنی جلوگیری از دردسرهای آینده و انتخاب درست مسیر قضایی. برای خواندگان هم، آگاهی از «شرایط اعتراض به بهای خواسته» یعنی مسلح شدن به ابزاری قانونی برای دفاع از خود و جلوگیری از تضییع حقوقشان. مهلت اعتراض محدود است و شرایط خاص خودش را دارد. پس چه خواهان باشید و چه خوانده، همیشه با چشم باز و آگاهی کامل از این مفاهیم حقوقی استفاده کنید. در پرونده های پیچیده، بهترین کار این است که با یک وکیل متخصص مشورت کنید تا قدم هایتان محکم و درست باشد و از پشیمانی های احتمالی جلوگیری شود.