معنی جایز در حقوق | راهنمای کامل تعریف، اقسام و ماهیت آن
معنی جایز در حقوق
معنی جایز در حقوق به عقودی اشاره دارد که هر یک از طرفین معامله می توانند هر زمان که بخواهند، آن را فسخ کنند. این نوع قراردادها برخلاف عقود لازم، تعهدات دائمی ایجاد نمی کنند و با فوت یا محجور شدن یکی از طرفین، خود به خود منحل می شوند.
در دنیای پر از پیچیدگی های روابط اجتماعی، هر روز با آدم های مختلفی تعامل می کنیم و پای قراردادهای ریز و درشت می نشینیم. از یک قول ساده تا یک معامله بزرگ، همه این ها می توانند چارچوب های حقوقی خاص خودشان را داشته باشند. شاید برایتان پیش آمده باشد که قراردادی بسته اید و بعداً به دلایلی خواسته اید از آن منصرف شوید. آیا همیشه این امکان وجود دارد؟ یا نه، باید تا پایان ماجرا پایبند بمانید؟ اینجاست که پای یک بحث مهم حقوقی به میان می آید: تفاوت بین عقد لازم و عقد جایز.
قانون گذار ما، یعنی همان قانون مدنی خودمان، برای اینکه تکلیف این روابط مشخص باشد، عقود را به دو دسته اصلی تقسیم کرده: عقود لازم و عقود جایز. درک این تفاوت برای هر کسی که می خواهد وارد یک رابطه قراردادی شود، مثل نان شب واجب است. چرا؟ چون دانستن اینکه یک قرارداد جایز است یا لازم، به شما می گوید که چقدر اختیار برای بهم زدن آن دارید، یا اگر خدای نکرده اتفاقی مثل فوت یا حجر (مثلاً جنون) برای یکی از طرفین افتاد، سرنوشت آن قرارداد چه می شود. پس بیایید با هم قدم به قدم پیش برویم و ببینیم اصلا معنی جایز در حقوق چیست و چرا باید حسابی حواسمان به آن باشد.
اصلاً «جایز» در حقوق یعنی چی؟ (تعریف و پایه قانونی)
اول از همه، بیایید ببینیم وقتی از کلمه «جایز» حرف می زنیم، منظورمان دقیقاً چیست. کلمه جایز در زبان فارسی به معنی «روا»، «مجاز» یا «صحیح» است. اما در دنیای حقوق، این کلمه معنای خاص و فنی تری پیدا می کند. وقتی می گوییم یک عقد «جایز» است، یعنی مثل یک بازی نیست که تا سوت پایان به هیچ وجه نشود آن را متوقف کرد. اتفاقاً برعکس!
از دید حقوقی، عقد جایز به قراردادی گفته می شود که هر کدام از طرفین معامله، هر زمان که بخواهند، می توانند آن را بهم بزنند. یعنی نیازی نیست که طرف مقابل هم رضایت بدهد، یا دلیل خاصی داشته باشید. همین که دلتان خواست، می توانید از ادامه همکاری انصراف بدهید. این یک ویژگی خیلی مهم و اساسی در این نوع قراردادهاست.
حالا این حرف ما از کجا آمده؟ بی حساب و کتاب نیست! پایه و اساس این تعریف را می توانیم در ماده ۱۸۶ قانون مدنی پیدا کنیم. این ماده به صراحت می گوید: «عقد جایز، آن است که هر یک از طرفین، بتواند هر وقتی بخواهد آن را فسخ کند.» این یعنی قانون گذار به ما اجازه داده که در برخی از قراردادها، این آزادی عمل را داشته باشیم.
ویژگی های اصلی عقد جایز واقعاً ساده و قابل فهم هستند:
- عدم لزوم پایبندی مطلق: برخلاف عقود لازم که طرفین باید تا تهش پای قرارداد بمانند، اینجا چنین الزامی وجود ندارد.
- امکان فسخ یک جانبه: یعنی یکی از طرفین می تواند بدون نیاز به رضایت طرف مقابل یا حتی ارائه دلیل موجه، قرارداد را بهم بزند. این حق فسخ، یک اختیار واقعی برای طرفین محسوب می شود.
همین ویژگی ها باعث می شوند که عقود جایز در روابط حقوقی ما نقش های متفاوتی ایفا کنند و درک آن ها برای همه، از یک شهروند عادی گرفته تا یک دانشجو یا وکیل حقوقی، حیاتی باشد.
مثال های ملموس از عقود جایز در قانون مدنی
حالا که فهمیدیم معنی جایز در حقوق چیست، وقتش رسیده که برویم سراغ مثال های واقعی و ملموس. در قانون مدنی ما، چندین عقد وجود دارند که جزو دسته عقود جایز به حساب می آیند. این یعنی در همه آن ها، دو طرف می توانند هر وقت خواستند، قرارداد را فسخ کنند. بیایید با هم چند تا از مهم ترین و رایج ترین این عقود را بشناسیم و ببینیم هر کدام چطور کار می کنند:
عقد وکالت: وکیل و موکل، هر وقت دلشان خواست!
یکی از شناخته شده ترین و پرکاربردترین عقود جایز، عقد وکالت است. در این قرارداد، شما (که می شوید موکل) به یک نفر دیگر (که می شود وکیل) اختیار می دهید تا به جای شما کاری را انجام دهد، مثلاً در یک پرونده قضایی شما را نمایندگی کند یا ماشینی را به نامتان بخرد. ویژگی جایز بودن این عقد یعنی:
- موکل می تواند هر لحظه وکیلش را عزل کند (یعنی از کار برکنار کند)، حتی اگر وکیل کلی زحمت کشیده باشد.
- وکیل هم می تواند هر لحظه از وکالت استعفا دهد و دیگر کاری برای موکل انجام ندهد.
این انعطاف پذیری باعث می شود که رابطه وکالت بر پایه اعتماد متقابل باشد و هر زمان که این اعتماد از بین رفت، بتوان آن را قطع کرد.
عقد ودیعه (امانت گذاری): سرنوشت امانت در دست دو طرف
تا حالا شده چیزی را به کسی امانت بدهید یا از کسی امانت بگیرید؟ این همان عقد ودیعه است. در این قرارداد، شما مال خودتان را به یک نفر می سپارید تا او از آن نگهداری کند. مثلاً کلید خانه تان را وقتی به سفر می روید، به همسایه تان می دهید.
- شما به عنوان امانت گذار، هر زمان که بخواهید، می توانید امانت خود را پس بگیرید.
- طرف مقابل (امانت گیرنده) هم می تواند هر زمان که خواست، امانت را به شما برگرداند و دیگر مسئولیت نگهداری از آن را نداشته باشد.
اینجا هم باز هم حق فسخ یک جانبه وجود دارد و طرفین می توانند هر وقت اراده کردند، قرارداد را بهم بزنند.
عقد عاریه: قرض دادن و پس گرفتن هر موقع که شد
عقد عاریه خیلی شبیه ودیعه است، با این تفاوت که در عاریه، شما چیزی را به کسی می دهید تا از آن استفاده کند، نه فقط نگهداری. مثلاً کتابی را به دوستتان قرض می دهید تا بخواند یا چکش خود را به همسایه تان می دهید تا میخی بکوبد.
- شما به عنوان عاریه دهنده، هر وقت خواستید، می توانید آن چیز را از طرف مقابل پس بگیرید.
- طرف مقابل (عاریه گیرنده) هم هر وقت خواست، می تواند آن را به شما برگرداند و دیگر از آن استفاده نکند.
مثل ودیعه، اینجا هم انعطاف حرف اول را می زند.
عقد مضاربه: سود و زیان، با امکان خروج آسان
عقد مضاربه یک قرارداد تجاری است که بین صاحب سرمایه (رب المال) و عامل (کسی که با سرمایه کار می کند) بسته می شود. در این قرارداد، صاحب سرمایه، پول یا مالش را به عامل می دهد تا با آن تجارت کند و سود حاصله را طبق توافق، بین خودشان تقسیم کنند.
- هر یک از عامل و صاحب سرمایه، می توانند هر زمان که بخواهند، این قرارداد را فسخ کنند.
اینکه عامل یا صاحب سرمایه می تواند هر لحظه از قرارداد خارج شود، یکی از ویژگی های مهم مضاربه است و آزادی عمل زیادی به طرفین می دهد.
عقد شرکت: با هم هستیم، تا وقتی که بخواهیم
عقد شرکت هم در برخی از موارد، می تواند جایز باشد. وقتی چند نفر با هم سرمایه ای را روی هم می گذارند تا در چیزی شریک شوند، این قرارداد شرکت تشکیل می شود. مثلاً چند دوست با هم خانه ای را می خرند.
- در برخی از انواع عقد شرکت، مادامی که اذن و اجازه اولیه وجود دارد و هیچ کدام از شرکا ضرر نمی کنند، هر یک از شرکا می تواند هر زمان که خواست، از شرکت خارج شود.
البته، جزئیات عقد شرکت کمی پیچیده تر است و همیشه هم ۱۰۰٪ جایز نیست، اما در حالت کلی، جنبه هایی از آن جایز محسوب می شود.
عقد جعاله: کاری که می شود نصفه رها کرد!
عقد جعاله را حتماً در زندگی روزمره زیاد دیده اید. مثلاً می گویید «هر کس این کیف گم شده را پیدا کند، ۱۰۰ هزار تومان مژدگانی می گیرد.» اینجا شما به عنوان جاعل، پیشنهاد انجام یک کار را می دهید و طرف مقابل (عامل) می تواند آن کار را انجام دهد. از لحاظ عامل، این عقد جایز است:
- عامل (یعنی کسی که می خواهد کار را انجام دهد) می تواند هر وقت خواست، دست از کار بکشد و دیگر آن را ادامه ندهد.
البته، از نظر جاعل (کسی که پیشنهاد مژدگانی داده)، وضعیت کمی متفاوت است و نمی تواند به راحتی از قولش برگردد، مگر در موارد خاص. اما از منظر عامل، آزادی عمل کامل برای ترک کار وجود دارد.
درک مصادیق عقد جایز به ما کمک می کند تا با دید بازتری وارد روابط قراردادی شویم و از حقوق و تعهدات خود آگاه باشیم. این ها فقط چند نمونه رایج بودند و درک صحیح آن ها، مسیر فهم قانون را هموارتر می کند.
ویژگی های خاص و آثار حقوقی مهم عقد جایز
تا اینجا فهمیدیم که معنی جایز در حقوق چیست و چه مثال هایی دارد. حالا بیایید کمی عمیق تر شویم و ببینیم این «جایز بودن» چه تأثیرات خاصی در دنیای حقوقی دارد که آن را از بقیه قراردادها متمایز می کند. این آثار حقوقی، همان چیزهایی هستند که باعث می شوند در برخی شرایط، انتخاب عقد جایز، ریسک های خاص خودش را داشته باشد.
حق فسخ یک جانبه: وقتی اختیار دست خودته!
یکی از بارزترین ویژگی های عقد جایز، همین حق فسخ یک جانبه است. این یعنی:
- نیازی به رضایت طرف مقابل نیست: برای اینکه عقد جایز را بهم بزنید، لازم نیست که طرف دیگر قرارداد هم با شما موافق باشد. شما به تنهایی می توانید تصمیم بگیرید و آن را اعلام کنید.
- نیازی به دلیل موجه نیست: برخلاف برخی قراردادها که برای فسخ آن ها باید دلیل قانونی یا موجهی داشته باشید، در عقد جایز، حتی اگر دلتان خواست یا نظرتان عوض شد، می توانید آن را فسخ کنید. مثلاً اگر وکیلی دارید و به هر دلیلی دیگر با او راحت نیستید، می توانید او را عزل کنید، حتی بدون اینکه تقصیری از جانب وکیل ثابت شود.
این ویژگی، آزادی عمل زیادی به طرفین می دهد، اما در عین حال می تواند باعث ناپایداری قرارداد شود. به همین دلیل، طرفین باید با آگاهی کامل از این موضوع وارد چنین عقودی شوند.
فوت یا محجور شدن (جنون، سفه): پایان بازی برای عقد جایز
شاید مهم ترین و خاص ترین اثر حقوقی عقود جایز، اتفاقی است که با فوت یا محجور شدن یکی از طرفین می افتد. محجور شدن یعنی فرد به دلیل جنون (دیوانگی) یا سفه (عدم توانایی در اداره اموال) یا صغر (صغیر بودن)، از نظر قانونی نمی تواند کارهایش را خودش انجام دهد و نیاز به قیم یا ولی دارد.
حالا چه اتفاقی می افتد؟
- انفساخ قهری: عقد جایز با فوت یا محجور شدن یکی از طرفین، خود به خود منحل می شود. یعنی نیازی به هیچ اراده یا عملی از سوی کسی نیست. انگار که یک دکمه خاموش و روشن دارد و با این اتفاقات، دکمه خاموش می شود و قرارداد از بین می رود.
- مثال عملی: فرض کنید شما به وکیلتان وکالت داده اید تا کارهایتان را انجام دهد (عقد وکالت). اگر خدای نکرده شما (موکل) یا وکیل فوت کنید، یا یکی از شما محجور شوید، عقد وکالت بلافاصله و خود به خود منفسخ می شود. یعنی وکیل دیگر اختیاری ندارد و ورثه شما هم نمی توانند بگویند که وکیل به کارش ادامه دهد.
این «انفساخ قهری» یکی از تفاوت های اساسی عقود جایز با عقود لازم است. درک این نکته می تواند در تصمیم گیری برای انتخاب نوع قرارداد بسیار مهم باشد. مثلاً اگر می خواهید کاری را شروع کنید که ممکن است سال ها طول بکشد و نمی خواهید با فوت یکی از طرفین متوقف شود، شاید عقد جایز گزینه مناسبی نباشد.
فرق بین عقد لازم و عقد جایز، از زمین تا آسمان! (مقایسه کامل)
حالا که با معنی جایز در حقوق و ویژگی هایش آشنا شدیم، وقت آن است که آن را کنار برادر بزرگتر و سخت گیرترش، یعنی «عقد لازم»، قرار بدهیم و تفاوت هایشان را موشکافی کنیم. این مقایسه به ما کمک می کند تا دید کامل تری نسبت به انواع قراردادها پیدا کنیم.
اول از همه، بیایید تعریف کوتاهی از عقد لازم داشته باشیم. طبق ماده ۱۸۵ قانون مدنی، «عقد لازم، آن است که هیچ یک از طرفین معامله، حق فسخ آن را نداشته باشد، مگر در موارد معینه.» یعنی اصل بر این است که نمی توان آن را بهم زد، مگر در شرایط خاصی که خود قانون مشخص کرده.
حالا بیایید این دو نوع عقد را از جنبه های مختلف با هم مقایسه کنیم:
| ویژگی مقایسه | عقد جایز | عقد لازم |
|---|---|---|
| تعریف کلی | هر یک از طرفین می تواند هر زمان که بخواهد آن را فسخ کند. | هیچ یک از طرفین اصالتاً حق فسخ آن را ندارد. |
| حق فسخ | قابل فسخ به اراده یک جانبه، بدون نیاز به دلیل خاص. | اصالتاً غیرقابل فسخ، مگر در موارد معین (مثل خیارات یا اقاله). |
| اثر فوت یا حجر | با فوت یا محجور شدن (جنون، سفه) یکی از طرفین، عقد منفسخ می شود (خود به خود بهم می خورد). | با فوت یا محجور شدن طرفین، عقد باقی می ماند و به ورثه یا قائم مقام منتقل می شود. (مثال: عقد اجاره) |
| اصل حاکمیت | استثناء بر اصل لازم بودن عقود است و باید صراحتاً تعیین شود. | اصل بر لازم بودن عقود است. در صورت تردید، عقد لازم محسوب می شود (ماده ۲۱۹ قانون مدنی). |
از نظر حق فسخ: اختیار یا تعهد؟
همان طور که در جدول هم دیدید، تفاوت اصلی و بارز اینجا خودش را نشان می دهد. در عقد جایز، اختیار فسخ کاملاً دست خودتان است. هر وقت خواستید، بدون هیچ دلیلی و بدون نیاز به موافقت طرف مقابل، می توانید قرارداد را بهم بزنید. اما در عقد لازم، قضیه فرق می کند. اینجا اصل بر تعهد است. شما نمی توانید سرخود قرارداد را بهم بزنید، مگر اینکه یکی از «خیارات» قانونی (اختیارات فسخ) برایتان به وجود بیاید، یا اینکه با توافق دو طرف، «اقاله» (تفاسخ) کنید و قرارداد را با رضایت هم بهم بزنید.
از نظر اثر فوت و حجر: ادامه یا خاتمه؟
این یکی از تفاوت هایی است که می تواند عواقب حقوقی جدی داشته باشد. در عقد جایز، مرگ یا محجوریت یکی از طرفین، مثل یک شوک عمل می کند و قرارداد را به طور خودکار از بین می برد. اما در عقد لازم، این اتفاقات معمولاً تأثیری روی بقای قرارداد ندارند. مثلاً اگر مستأجری فوت کند، ورثه اش می توانند تا پایان مدت اجاره، از خانه استفاده کنند و قرارداد اجاره همچنان معتبر است.
از نظر اصل حاکمیت: کدوم اصله؟
این نکته را همیشه یادتان باشد: در حقوق ایران، «اصل بر لازم بودن عقود است». این یعنی اگر شک داشتید که یک قرارداد لازم است یا جایز، باید فرض را بر لازم بودن آن بگذارید. عقود جایز استثناء هستند و قانون باید به صراحت آن ها را جایز اعلام کرده باشد. این موضوع در ماده ۲۱۹ قانون مدنی هم به خوبی منعکس شده که می گوید: «عقودی که بر طبق قانون واقع شده باشد، بین متعاملین و قائم مقام آن ها لازم الاتباع است مگر به رضای طرفین اقاله یا به علت قانونی فسخ شود.»
با این مقایسه، حالا می دانید که انتخاب بین این دو نوع عقد، چه مسئولیت ها و اختیاراتی را برای شما به همراه دارد.
چطور عقد جایز رو محکم کنیم؟ (تبدیل موقتی به لازم)
شاید با خواندن مطالب قبلی، این سوال برایتان پیش آمده باشد که آیا راهی هست که یک عقد جایز را، حداقل برای مدتی، از حالت جایز بودن خارج کنیم و آن را مستحکم تر کنیم؟ خوشبختانه بله! در قانون مدنی ما، راه هایی وجود دارد که می توانیم با استفاده از آن ها، جلوی فسخ یک جانبه و ناگهانی عقود جایز را بگیریم و به نوعی، موقتاً آن ها را به عقود لازم تبدیل کنیم.
داستان «عقد خارج لازم»: شرط و شروطی برای ماندگاری
یکی از رایج ترین و کاربردی ترین راه ها برای استحکام بخشیدن به یک عقد جایز، استفاده از چیزی به نام «عقد خارج لازم» است. حالا این یعنی چه؟
در واقع، شما می توانید در ضمن یک عقد لازم دیگر (که از آن به عنوان عقد خارج لازم یاد می شود)، شرطی را اضافه کنید که مربوط به عقد جایز شما باشد. مثلاً:
- فرض کنید شما می خواهید به کسی وکالت بدهید (عقد وکالت که جایز است)، اما نمی خواهید او هر لحظه بتواند از وکالت استعفا دهد یا شما هم نتوانید او را عزل کنید.
- می توانید در ضمن یک عقد لازم دیگر، مثلاً یک عقد بیع (خرید و فروش) یا حتی عقد نکاح (ازدواج)، شرط کنید که «حق عزل وکیل در عقد وکالت شماره فلان، تا زمانی که این عقد لازم برقرار است، ساقط باشد».
اینجا چه اتفاقی می افتد؟ چون شما این شرط را در دل یک عقد لازم (مثلاً عقد نکاح) قرار داده اید، این شرط هم خودش لازم الاجرا می شود. پس تا وقتی که آن عقد لازم اصلی (نکاح) پابرجاست، شما یا وکیلتان نمی توانید به راحتی عقد وکالت را فسخ کنید. فقط در موارد استثنایی مانند فوت یا محجور شدن (که باعث انفساخ قهری عقد جایز می شود)، این شرط هم از بین می رود و عقد وکالت منحل می شود.
مثال ملموس: فکر کنید مردی می خواهد حق طلاق خود را به همسرش وکالت دهد. این وکالت، ذاتاً یک عقد جایز است و مرد می تواند هر زمان که خواست، آن را عزل کند. اما اگر این وکالت را ضمن عقد نکاح (که یک عقد لازم است) شرط کنند، آنگاه مرد دیگر نمی تواند به راحتی این وکالت را پس بگیرد و حق طلاق زن محکم تر می شود.
اسقاط حق فسخ: وقتی خودت اختیارتو از خودت می گیری
یک راه دیگر هم این است که خودتان به صورت ارادی و با توافق، حق فسخ را از خودتان یا طرف مقابل ساقط کنید. البته این راه کمی بحث برانگیزتر است و در مورد همه عقود جایز یا همه انواع اسقاط قابل اعمال نیست. اما در برخی موارد، مثلاً می توانید شرط کنید که «حق فسخ این عقد از طرفین ساقط است». اما باید توجه داشت که این اسقاط تاثیری بر انفساخ قهری ناشی از فوت یا حجر ندارد.
به طور خلاصه، با استفاده از این تکنیک ها، می توانیم از ناپایداری ذاتی عقود جایز کم کنیم و آن ها را در چارچوب یک رابطه حقوقی با ثبات تر قرار دهیم. البته همیشه توصیه می شود قبل از انجام چنین کارهایی، حتماً با یک مشاور حقوقی صحبت کنید.
«عقد مختلط» یعنی چی؟ یه جور قرارداد دوگانه!
تا الان حسابی با معنی جایز در حقوق و تفاوت هایش با عقد لازم آشنا شدیم. اما در دنیای پیچیده قراردادها، همیشه همه چیز سیاه و سفید نیست. گاهی وقت ها با قراردادهایی روبرو می شویم که نه کاملاً لازم هستند و نه کاملاً جایز. اینجاست که پای اصطلاح «عقد مختلط» به میان می آید.
تعریف عقد مختلط
عقد مختلط، به قراردادی گفته می شود که نسبت به یک طرف، لازم است و نسبت به طرف دیگر، جایز. یعنی یکی از طرفین می تواند هر وقت خواست آن را فسخ کند، اما طرف دیگر چنین اختیاری ندارد و باید به تعهداتش پایبند بماند.
مثال بارز: عقد رهن (گرو گذاشتن)
یکی از بهترین و آشناترین مثال ها برای عقد مختلط، عقد رهن است. حتماً شنیده اید که کسی خانه ای را رهن داده یا گرفته است. در عقد رهن:
- برای راهن (کسی که مالش را گرو می گذارد، مثلاً صاحب خانه): عقد جایز است. یعنی راهن هر وقت خواست، می تواند دین خود را پرداخت کند و مال مرهونه (رهن گذاشته شده) را پس بگیرد و در واقع، عقد رهن را فسخ کند.
- برای مرتهن (کسی که مال را به رهن می گیرد، مثلاً مستأجر یا طلبکار): عقد لازم است. یعنی مرتهن تا زمانی که طلبش را پس نگرفته، نمی تواند مال مرهونه را به راهن برگرداند و حق فسخ ندارد. او باید تا زمان سررسید دین یا پرداخت آن توسط راهن، پایبند به قرارداد بماند.
می بینید؟ در یک قرارداد واحد، یکی از طرفین (راهن) اختیار فسخ دارد، اما دیگری (مرتهن) ندارد. این ویژگی دوگانه، عقد رهن را به یک نمونه عالی از عقد مختلط تبدیل کرده است. البته این موضوع در مورد رهن مورد وثیقه دین است. این پیچیدگی ها نشان می دهد که قانون مدنی چقدر با ظرافت به جزئیات روابط قراردادی پرداخته است و دانستن این تفاوت ها چقدر می تواند ما را در تصمیم گیری های حقوقی یاری کند.
نتیجه گیری
خب، رسیدیم به انتهای مسیر شناخت معنی جایز در حقوق. در این سفر کوتاه، با هم دیدیم که عقود در قانون مدنی ما به دو دسته اصلی «لازم» و «جایز» تقسیم می شوند و هر کدام ویژگی ها و آثار حقوقی منحصر به فرد خودشان را دارند. فهمیدیم که عقد جایز، قراردادی است که آزادی عمل زیادی به طرفین می دهد و هر لحظه می توانند آن را فسخ کنند. همچنین متوجه شدیم که اتفاقاتی مثل فوت یا محجور شدن یکی از طرفین، می تواند به طور خودکار به عمر این قراردادها پایان دهد.
از وکالت و ودیعه گرفته تا عاریه و مضاربه، مثال های زیادی از عقود جایز را بررسی کردیم و حتی یاد گرفتیم چطور می شود با ترفندهایی مثل «عقد خارج لازم»، این قراردادهای منعطف را برای مدتی محکم تر کرد. در نهایت، با مفهوم «عقد مختلط» هم آشنا شدیم که نشان می دهد دنیای حقوقی چقدر می تواند پیچیده و در عین حال جذاب باشد.
این نکته را همیشه به یاد داشته باشید: دانستن این تفاوت ها فقط برای حقوقدان ها نیست. هر کدام از ما در زندگی روزمره ممکن است پای یک قرارداد بنشینیم و آگاهی از این مفاهیم، می تواند به ما کمک کند تا با چشم بازتر و آگاهی بیشتر تصمیم بگیریم و از حقوق خودمان بهتر دفاع کنیم. پس قبل از اینکه هر قراردادی را امضا کنید، همیشه چند لحظه مکث کنید، نفس عمیق بکشید و مطمئن شوید که معنی جایز در حقوق و لازم بودن یا نبودن آن را به خوبی درک کرده اید. اگر کوچکترین ابهامی داشتید، دریغ نکنید و حتماً از یک مشاور حقوقی کمک بگیرید. دانش حقوقی، چراغ راه شما در روابط قراردادی است.



