روسیه و کلیسای سنت باسیل اش

اگه بخوایم از قلب تپنده مسکو، از جایی که تاریخ با رنگ و نور آمیخته شده و یه شاهکار معماری بی نظیر رو به نمایش گذاشته حرف بزنیم، محاله اسم کلیسای سنت باسیل رو نیاوریم. این کلیسای رنگارنگ، مثل یه جعبه جواهر وسط میدان سرخ، خودش رو به رخ می کشه و با گنبدهای پیازی شکلش، انگار که از دل قصه های پریون بیرون اومده. واقعاً یه دونه بیشتر ازش تو دنیا نیست و هر کسی که دلش سفر و ماجراجویی می خواد، باید حداقل یه بار هم که شده از نزدیک ببینه این بنای شگفت انگیز رو.

حالا بیاین با هم بریم یه سفر کوتاه به دل تاریخ و ببینیم این کلیسای خاص از کجا اومده، چطوری ساخته شده، چه رازهایی توی دلش داره و چطور می تونید از نزدیک تجربه اش کنید. آماده اید؟ پس بریم که شروع کنیم!

کلیسای سنت باسیل: شناسنامه یک شاهکار معماری

کلیسای سنت باسیل فقط یه ساختمون قدیمی نیست؛ یه نماد زنده از تاریخ، فرهنگ و هنر روسیه است. وقتی جلوش وایمیستید، حس می کنید توی یه تابلوی نقاشی سه بعدی قرار گرفتید که هر لحظه ممکنه زنده بشه.

نام های کلیسا: از شفاعت مادر خدا تا سنت باسیل

شاید براتون جالب باشه که بدونید اسم رسمی و کامل این کلیسا «کلیسای شفاعت مادر خدا بر خندق» هستش. این اسم به یه خندق قدیمی اشاره داره که کنار دیوارهای کرملین بوده. ولی خب، بین مردم و گردشگرها، بیشتر به نام «کلیسای سنت باسیل» شهرت پیدا کرده. دلیلش هم اینه که یه قدیس روسی به اسم باسیل مقدس یا وازلی بلاژنی که مردم خیلی دوستش داشتن و بهش احترام می ذاشتن، توی همین کلیسا دفن شده. اونقدر این قدیس بین مردم محبوب بوده که اسمش روی این بنای باشکوه موندگار شده.

موقعیت مکانی: قلب تپنده مسکو، میدان سرخ

مگه میشه مسکو رو بدون میدان سرخ و میدان سرخ رو بدون کلیسای سنت باسیل تصور کرد؟ محاله! این کلیسا دقیقاً تو ضلع جنوبی میدان سرخ، همون میدون معروف و بزرگ مسکو، جا خوش کرده. این موقعیت استراتژیک باعث شده که کلیسا همیشه توی کانون توجه باشه و از هر طرف میدان که بهش نگاه کنید، خودنمایی می کنه. انگار که مرکز ثقل این میدون تاریخی و پرماجراست.

تاریخچه مختصر و دلیل ساخت

تاریخ ساخت کلیسای سنت باسیل برمی گرده به سال های 1555 تا 1561 میلادی. یعنی نزدیک به 460 سال پیش! دستور ساخت این بنا رو کسی نداد جز «ایوان چهارم» که به «ایوان مخوف» هم معروفه. حالا چرا ایوان مخوف تصمیم گرفت همچین بنایی رو بسازه؟ به خاطر یه پیروزی بزرگ! روس ها تونسته بودن توی نبرد کازان و آستاراخان، مغول ها و تاتارها رو شکست بدن و این پیروزی اونقدر برای ایوان مهم بود که خواست یادبودش رو توی قلب پایتختش بسازه تا هم نمادی از قدرت و شوکت امپراتوری باشه، هم شکرانه ای برای این فتح بزرگ. می بینید؟ حتی ساختمون ها هم داستانی پشت خودشون دارن.

سفری به دل تاریخ: داستان ساخت کلیسا و ایوان مخوف

ایوان مخوف فقط یه فرمانروا نبود؛ شخصیتی کاریزماتیک و در عین حال خشن و مرموز بود که تصمیمات عجیب و غریب هم کم نمی گرفت. ساخت کلیسای سنت باسیل هم یکی از همون تصمیمات بزرگش بود.

ایوان چهارم (ایوان مخوف): فرمانروای پرابهت و خشن

راستش رو بخواید، ایوان مخوف یکی از پیچیده ترین شخصیت های تاریخ روسیه است. از یک طرف کلیساها و صومعه های زیادی ساخت و از نظر مذهبی آدم مقیدی بود، از طرف دیگه به خاطر کارهای ظالمانه اش به مخوف مشهور شد. اما هر چی که بود، نبوغ و جسارتش توی ساخت همچین بنایی غیرقابل انکاره. اون یه چشم انداز بزرگ برای مسکو داشت و این کلیسا، بخش مهمی از اون چشم انداز به حساب می اومد. فکرش رو بکنید، یه پادشاه با این همه ابهت و قدرت، چنین اثری رو برای نسل های بعد به یادگار گذاشته.

معماران پشت پرده: پوستنیک یاکوفلف و بارما

اینجا داستان یه ذره پیچیده میشه. گفته میشه که دو تا معمار فوق العاده با استعداد به اسم های پوستنیک یاکوفلف و بارما مسئول طراحی و ساخت کلیسای سنت باسیل بودن. بعضی ها معتقدن که پوستنیک و بارما در واقع یه نفر بودن، یعنی یه نفر با دو تا اسم یا لقب. بعضی دیگه هم میگن دو تا آدم مجزا و نابغه بودن که با هم همکاری کردن. هرچی که هست، این دو نفر واقعاً شاهکار کردن و یه بنای رویاپردازانه رو از دل خاک بالا آوردن.

افسانه کور کردن معماران: حقیقت یا اسطوره؟

یکی از معروف ترین و البته غم انگیزترین افسانه هایی که درباره کلیسای سنت باسیل وجود داره، همینه که ایوان مخوف بعد از اینکه کار کلیسا تموم شد، دستور داد چشم های معماران رو کور کنن تا دیگه نتونن همچین بنای زیبایی رو بسازن و رقیبی برای سنت باسیل پیدا نشه. این داستان حسابی دهان به دهان چرخیده و خیلی ها باورش دارن. اما اگه بخوایم واقع بین باشیم و از دیدگاه تاریخی نگاه کنیم، این افسانه زیاد سندیت نداره. چرا؟ چون بعد از ساخت سنت باسیل، اسنادی وجود داره که نشون میده پوستنیک و بارما (یا همون یک نفر) توی ساخت بناهای مهم دیگه ای مثل کلیسای جامع بشارت و حتی دیوارها و برج های کرملین کازان هم نقش داشتن. پس احتمالاً این داستان فقط برای نشون دادن جنبه مخوف ایوان و تأکید بر عظمت کلیسا توی ذهن مردم ساخته شده. ولی خب، هر افسانه ای یه ریشه واقعی داره، نه؟

سیر تکامل بنا: از کلیساهای چوبی تا سازه سنگی بی نظیر

فکر نکنید کلیسای سنت باسیل از اولش همین شکلی بوده. داستان ساختش یه جورایی مرحله به مرحله پیش رفته. اول کار، ایوان مخوف دستور داده بود چند تا کلیسای چوبی کوچیک رو به مناسبت پیروزی هاش بسازن. این کلیساها کنار هم قرار گرفتن و یه جورایی یه مجموعه رو تشکیل دادن. بعداً، تصمیم گرفت این ها رو به یه سازه سنگی بزرگ و دائمی تبدیل کنه. معماران هم با نبوغ و خلاقیت خودشون، این کلیساهای کوچیک رو به یه ساختار پیچیده و یکپارچه سنگی تبدیل کردن که امروز ما می بینیم. یعنی از یه سری کلیسای چوبی موقت، به این غول رنگارنگ رسیدیم!

اعجاز معماری و رنگ: کالبدشکافی ساختار کلیسای سنت باسیل

حالا بیاین بریم سراغ اون چیزی که کلیسای سنت باسیل رو حسابی خاص کرده: معماری و رنگ های بی نظیرش. واقعاً یه گالری هنری روباز و سه بعدیه!

گنبدهای پیازی شکل: نماد و رنگ شناسی

مهم ترین ویژگی کلیسای سنت باسیل همین گنبدهای پیازی شکل و رنگارنگشه. این گنبدها نه فقط از نظر رنگ، بلکه از نظر طرح و نقش هم با هم فرق دارن. سبز، آبی، قرمز، زرد، سفید، قهوه ای و حتی طلایی! این رنگ ها فقط برای زیبایی نیستن؛ هر کدومشون یه نمادی دارن. مثلاً رنگ طلایی معمولاً نماد شکوه و جلال الهی یا تاج و تخت پادشاهی بوده. گنبدهای پیازی هم که توی معماری ارتدکس خیلی رایجه، نمادی از شعله های آتش شمع در حال عبادت یا حتی نوعی نگاه به آسمان و جهان معنوی به حساب میان. این گنبدها انگار مثل کلاهخودهای رنگی روی سر کلیسا نشستن و هر کدوم یه حرفی برای گفتن دارن.

ساختار پیچیده: نُه کلیسای مرتبط و برج ناقوس

اگه از بالا به کلیسا نگاه کنید، می بینید که یه ساختار خیلی پیچیده داره. در واقع، سنت باسیل از نُه کلیسای کوچیک تر تشکیل شده که هشت تا از اون ها به صورت دایره وار دور یه کلیسای مرکزی قرار گرفتن. اون کلیسای مرکزی هم به اسم «کلیسای تثلیث» شناخته میشه. بعداً، یه کلیسای دیگه هم به اسم «سنت باسیل» به این مجموعه اضافه شد که نهمین کلیساست. علاوه بر این ها، یه برج ناقوس هم بعدها به مجموعه اضافه شده که ناقوس هاش تا همین امروز هم به صدا در میان. این ساختار نه تایی، یه جورایی نمادی از مفهوم تثلیث توی مسیحیت ارتدکس هم هست و یه جور نظم پنهان توی این شلوغی رنگ و طرح وجود داره.

نمای بیرونی: آجرکاری، تزئینات سنگی و کاشی کاری

وقتی به نمای بیرونی کلیسا نگاه می کنید، فقط گنبدها نیستن که چشم رو خیره می کنن. دیوارها با آجرکاری های قرمز و تزئینات سنگی ظریف پوشیده شدن. نقوش هندسی و کاشی کاری های رنگارنگ حسابی به جزئیات توجه کردن. انگار که هر سانتی متر از دیوار یه داستان داره و با دقت و ظرافت تمام تزئین شده. این همه هنر و جزئیات نشون میده که معماران و سازندگان چقدر وقت و انرژی برای این بنا گذاشتن.

فضای داخلی: موزه ای از هنر و ایمان

اگه فکر می کنید فقط نمای بیرونی کلیسا دیدنیه، اشتباه می کنید! فضای داخلی کلیسا هم یه موزه واقعی از هنر و ایمانه. دیوارها با نقاشی های دیواری قدیمی پوشیده شدن که صحنه هایی از زندگی قدیسان و روایات مذهبی رو به تصویر می کشن. راهروهای باریک و فضاهای کوچیک داخلی حس و حال خاصی دارن. می تونید محراب ها و آثار هنری باارزش رو ببینید. بعضی وقت ها هم یه گروه کر کلیسایی داخل کلیسا آوازهای مذهبی می خونن که با اکو شدن صدا توی فضای بنا، یه حس روحانی و واقعاً فراموش نشدنی رو ایجاد می کنه. انگار که تاریخ و هنر توی هم آمیخته شدن و شما رو به یه دنیای دیگه می برن.

کلیسای سنت باسیل فقط یک بنای معماری نیست؛ اون یک اثر هنری زنده است که هر گوشه اش داستانی از تاریخ و ایمان رو روایت می کنه.

الهام گیری های معماری: سنت های روسی، بیزانسی، و شاید شرقی

معماران سنت باسیل از چی الهام گرفتن؟ این سوالیه که هنوز هم جواب قطعی براش وجود نداره و نظریه های مختلفی هست. بعضی ها میگن از سنت های معماری قدیمی روسیه و بیزانس الهام گرفتن. بعضی دیگه هم معتقدن عناصری از معماری شرقی یا حتی ایتالیایی توی طرح کلیسا دیده میشه. مثلاً اون آجرکاری های خاص توی طاق ها ممکنه از هنر ایتالیایی ها اومده باشه. هر چی که هست، ترکیب این سبک های مختلف یه معماری کاملاً منحصربه فرد رو به وجود آورده که هیچ جای دیگه شبیهش رو نمی بینید. انگار که یه معجون جادویی از سبک های مختلفه.

کلیسای سنت باسیل امروز: میراث جهانی و موزه ملی

این کلیسا از یک عبادتگاه صرف فراتر رفته و حالا یه میراث جهانیه که برای همه مردم دنیا ارزشمنده.

از عبادتگاه تا موزه: دوران سکولاریزاسیون و حفظ بنا

بعد از انقلاب اکتبر و روی کار اومدن دولت شوروی، خیلی از کلیساها و بناهای مذهبی توی روسیه بسته یا تخریب شدن. کلیسای سنت باسیل هم توی این دوران، یعنی سال 1929، به یه موزه تبدیل شد و کاربری مذهبیش رو از دست داد. اما همین که تبدیل به موزه شد، باعث شد از تخریب نجات پیدا کنه و نسل های بعدی هم بتونن ازش بازدید کنن. این تصمیم واقعاً کمک بزرگی به حفظ این شاهکار معماری بود.

ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو

با توجه به اهمیت تاریخی، فرهنگی و معماری بی نظیر کلیسای سنت باسیل، سازمان یونسکو در سال 1990 اون رو همراه با کرملین و میدان سرخ، توی لیست میراث جهانی خودش ثبت کرد. این یعنی کلیسای سنت باسیل فقط مال روسیه نیست، بلکه مال تمام بشریته و باید برای حفظش تلاش کرد. این ثبت جهانی، مهر تاییدی بر عظمت و ارزش بی بدیل این بناست.

کلیسای به عنوان شاهد تاریخ

کلیسای سنت باسیل توی این چند صد سال، شاهد کلی اتفاقات مهم و تاریخی بوده. از انقلاب ها و جنگ ها گرفته تا تغییرات سیاسی بزرگ و وقایع اجتماعی. انگار که یه پیرمرد داناست که همه چیز رو از نزدیک دیده و هنوز هم سرجاش ایستاده و داستان ها رو به ما میگه. دیوارهای این کلیسا رازهای زیادی رو توی دل خودشون نگه داشتن و اگه بتونید، حسابی بهشون دقت کنید، شاید یه چیزهایی دستگیرتون بشه.

سنت باسیل نه تنها یک بنای تاریخی، بلکه یک کپسول زمان است که داستان قرن ها تاریخ پر فراز و نشیب روسیه را در خود جای داده.

راهنمای عملی بازدید از کلیسای سنت باسیل: برنامه ریزی یک سفر فراموش نشدنی

خب، حالا که حسابی با این کلیسا آشنا شدید، وقتشه که بگیم چطوری می تونید از نزدیک ببینیدش و یه سفر فراموش نشدنی رو تجربه کنید.

آدرس دقیق و نحوه دسترسی

کلیسای سنت باسیل همونطور که گفتیم توی قلب مسکو، یعنی میدان سرخ قرار داره. دسترسی بهش هم خیلی راحته، مخصوصاً اگه از مترو استفاده کنید. اصلاً متروی مسکو خودش یه جاذبه دیدنیه!

مترو

بهترین و راحت ترین راه برای رسیدن به کلیسای سنت باسیل، استفاده از متروی مسکوئه. چند تا ایستگاه مترو هست که به میدان سرخ و در نتیجه به کلیسا خیلی نزدیکن:

• ایستگاه Okhotny Ryad (خط 1): وقتی پیاده شدید، فقط سه دقیقه پیاده روی دارید تا به میدان سرخ و کلیسا برسید.
• ایستگاه Teatralnaya (خط 2): حدود پنج دقیقه پیاده روی تا میدان سرخ فاصله داره.
• ایستگاه Ploshchad Revolyutsii (خط 3): از اینجا هم حدود پنج دقیقه پیاده روی دارید تا به کلیسا برسید.

اصلاً متروی مسکو خیلی هم زیباست، پیشنهاد می کنم یه بار با مترو برید و ایستگاه هاش رو هم ببینید.

اتوبوس و تاکسی آنلاین

البته می تونید با اتوبوس یا تاکسی آنلاین هم خودتون رو به میدان سرخ برسونید. اکثر خطوط اتوبوسرانی از نزدیکی میدان سرخ رد میشن. تاکسی های آنلاین مثل یاندکس تاکسی هم توی مسکو حسابی فعاله و به راحتی می تونید از هر جای شهر درخواست تاکسی بدید و تا جلوی کلیسا برید.

بهترین زمان برای بازدید

مسکو توی هر فصلی یه زیبایی خاص خودش رو داره. انتخاب زمان بازدید از کلیسای سنت باسیل کاملاً به سلیقه شما بستگی داره:

• بهار و تابستان (اردیبهشت تا شهریور): اگه دنبال هوای معتدل و روزهای طولانی هستید، این فصول بهترین گزینه ان. می تونید حسابی قدم بزنید و از چشم اندازهای رنگارنگ کلیسا و اطرافش لذت ببرید.
• پاییز (مهر و آبان): مسکو با برگ های پاییزی رنگارنگ واقعاً دیدنیه، ولی هوا سردتر میشه.
• زمستان (آذر تا اسفند): اگه عاشق برف و سرما هستید، کلیسای سنت باسیل توی زمستون با پوششی از برف واقعاً شبیه یه کارت پستاله. البته هوا حسابی سرده و باید لباس گرم بپوشید.

اگه می خواید از شلوغی دوری کنید، سعی کنید اوایل صبح یا نزدیک به غروب آفتاب برید. غروب که میشه، نورپردازی کلیسا هم شروع میشه و واقعاً یه منظره رویایی رو ایجاد می کنه. دیدن کلیسا تو شب رو اصلاً از دست ندید.

ساعات کاری و روزهای تعطیل

ساعات بازدید کلیسای سنت باسیل توی نیمه اول و دوم سال فرق می کنه:

دوره	ساعات کاری
نیمه اول سال (حدوداً آوریل تا سپتامبر)	هر روز از ساعت 10:00 تا 19:00
نیمه دوم سال (حدوداً اکتبر تا مارس)	هر روز از ساعت 11:00 تا 17:00

البته یه نکته مهم رو یادتون باشه: کلیسای سنت باسیل معمولاً اولین چهارشنبه هر ماه برای نظافت و نگهداری تعطیله. پس حواستون به این نکته باشه تا سفرتون برنامه ریزی شده باشه و به در بسته نخورید.

قیمت بلیط و نحوه تهیه

برای بازدید از داخل کلیسا باید بلیط تهیه کنید. هزینه بلیط برای بزرگسالان معمولاً یه مبلغ مشخصی داره، مثلاً بین 700 تا 1000 روبل. ولی خبر خوب اینه که برای بچه های زیر 16 سال، ورود رایگانه. می تونید بلیط رو همونجا از باجه بلیط فروشی بخرید یا اگه توی فصل شلوغی می رید، از قبل آنلاین تهیه کنید تا توی صف نمونید.

نکات مهم برای یک بازدید لذت بخش

برای اینکه از بازدیدتون نهایت لذت رو ببرید، این چند تا نکته رو یادتون باشه:

• محدودیت ها: اجازه لمس اشیا و نقاشی های داخل کلیسا رو ندارید.
• کوله پشتی: اگه کوله پشتی بزرگ دارید، احتمالاً باید اون رو توی صندوق امانات بذارید. پس اگه لازم نیست، کوله پشتی با خودتون نبرید.
• پله ها: داخل کلیسا پله های زیادی داره که بعضی هاش باریک و تندن. اگه مشکل زانو دارید یا با کالسکه بچه هستید، شاید کمی اذیت بشید.
• عکاسی: عکاسی بدون فلاش توی کلیسا مجازه، پس دوربینتون رو حتماً ببرید و کلی عکس یادگاری از این زیبایی بگیرید.
• بازدید شبانه: حتماً یه بار هم که شده کلیسا رو توی شب ببینید. نورپردازیش جادوییه!
• سوغاتی: اطراف کلیسا و توی میدان سرخ پر از مغازه های سوغاتی فروشیه که می تونید ازشون یادگاری های قشنگ بخرید.

جاهای دیدنی اطراف کلیسای سنت باسیل: تکمیل تجربه مسکوگردی

از اونجایی که کلیسای سنت باسیل توی قلب مسکو قرار گرفته، اطرافش پر از جاذبه های دیدنی دیگه است که می تونید با یه تیر چند نشون بزنید و کل روزتون رو پر کنید.

میدان سرخ

خب، اصلاً مگه میشه از سنت باسیل حرف زد و از میدان سرخ حرف نزد؟ این میدون، مهم ترین میدون روسیه است و خودش یه تاریخچه بزرگ داره. اینجا جاییه که رژه های نظامی بزرگ، کنسرت ها و مراسم مهم برگزار میشن. فقط کافیه وسط میدون وایسید و تصور کنید که چه اتفاقات تاریخی مهمی توی همین فضا افتاده. میدون سرخ به همراه کرملین و کلیسای سنت باسیل، توی لیست میراث جهانی یونسکو ثبت شده.

کاخ کرملین و دیوار آن

درست کنار میدان سرخ، کاخ کرملین قرار داره. این کاخ یه جورایی قلب مسکو و مرکز قدرت سیاسی روسیه است. دیوارهای بلند و آجری کرملین خودشون یه تاریخچه دارن. می تونید از موزه ها و گنجینه های داخل کرملین بازدید کنید که واقعاً شگفت انگیزن. دیدن کاخ کرملین از نزدیک یه حس خاصی داره.

مقبره لنین

اگه به تاریخ شوروی و شخصیت های سیاسی علاقه دارید، مقبره لنین رو حتماً ببینید. اینجا جسد مومیایی شده ولادیمیر لنین، اولین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، نگهداری میشه. بازدید ازش رایگانه، ولی قوانین سختگیرانه ای داره و باید حسابی ساکت باشید و گوشی یا دوربین همراهتون نبرید.

مرکز خرید گوم (GUM)

درست روبروی کلیسای سنت باسیل و توی میدان سرخ، یه مرکز خرید لوکس و زیبا به اسم گوم قرار داره. گوم فقط یه مرکز خرید نیست؛ یه اثر معماری فوق العاده است با سقف شیشه ای و فضای داخلی دلربا. حتی اگه قصد خرید ندارید، حتماً یه سری بهش بزنید و از معماری و فضای لوکسش لذت ببرید. حسابی برای عکاسی خوبه!

موزه تاریخ دولتی

اگه دلتون می خواد عمیق تر به تاریخ روسیه سفر کنید، موزه تاریخ دولتی که اون هم توی میدان سرخ قرار داره، یه گزینه عالیه. این موزه پر از اشیا و نمایشگاه هاییه که از دوران ماقبل تاریخ تا به امروز، تاریخ پرفراز و نشیب روسیه رو به تصویر می کشن.

پارک زاردیه و پارک گورکی

اگه دنبال یه جای سبز برای استراحت و قدم زدن هستید، پارک زاردیه که یه پارک مدرن و تازه ساخته شده کنار میدان سرخ هست رو از دست ندید. یه پل شناور هم داره که از روش می تونید منظره های قشنگی از شهر و رودخانه مسکو رو ببینید. پارک گورکی هم که یه پارک بزرگ و قدیمی تره، پر از تفریحات مختلف، کافه و فضای سبزه که می تونید توی اون استراحت کنید و از مسکو لذت ببرید.

هتل ها و اقامتگاه ها در نزدیکی

مسکو پر از هتل و اقامتگاهه، ولی خب منطقه میدان سرخ و اطرافش معمولاً گرون تره. اگه بودجه تون محدوده، می تونید یه هتل توی مناطق دیگه شهر رزرو کنید و با مترو به راحتی خودتون رو به کلیسای سنت باسیل و جاهای دیدنی دیگه برسونید. سیستم حمل و نقل عمومی مسکو واقعاً عالیه و اصلاً لازم نیست نگران باشید.

با یک برنامه ریزی هوشمندانه، می توانید در یک روز هم از کلیسای سنت باسیل دیدن کنید و هم از اکثر جاذبه های اطراف آن در میدان سرخ لذت ببرید.

---

خب، رسیدیم به آخر داستان کلیسای سنت باسیل. دیدید که این بنا فقط یه کلیسا نیست، یه جورایی روح روسیه رو توی خودش جا داده. از معماری عجیب و غریب و رنگارنگش بگیر تا داستان های ایوان مخوف و افسانه کور کردن معمارها، هر گوشه اش یه چیزی برای گفتن داره.

وقتی قدم توی محوطه میدان سرخ می ذارید و چشم تون به این شاهکار می افته، واقعاً حس می کنید وارد یه دنیای دیگه شدید. این کلیسا فقط یه ساختمون نیست، بلکه یه تجربه زنده و نفس کش از تاریخ و هنر مردمیه که قرن ها اومدن و رفتن، جنگیدن و ساختن. اگه دلتون یه سفر پر از ماجراجویی و کشف می خواد، مسکو و کلیسای سنت باسیل رو حتماً توی لیستتون بذارید. قول میدم که بازدید از این نگین رنگین کمانی قلب روسیه، یه خاطره فراموش نشدنی براتون بسازه و تا مدت ها ازش حرف بزنید!