دینامیت سیاه | راهنمای جامع مفهوم، تاریخچه و ابعاد پنهان

دینامیت سیاه
«دینامیت سیاه» (Black Dynamite) یک فیلم کمدی-اکشن آمریکایی محصول سال ۲۰۰۹ به کارگردانی اسکات سندرز و با بازی مایکل جای وایت است. این فیلم به شکلی استادانه و هوشمندانه، ژانر بلکسپلویتیشن دهه ۷۰ میلادی را هم پارودی می کند و هم ادای احترامی حسابی به آن می کند و با طنزی تند و اکشنی پر زرق و برق، تجربه ای فراموش نشدنی را رقم می زند و از همین رو توانسته به یه اثر کالت محبوب تبدیل بشه.
فیلم دینامیت سیاه نه فقط یه کمدیه خشک و خالی نیست؛ بلکه یه جور سفر به دل تاریخ سینمای سیاه پوستانه، اونم با کلی شیطنت و ارجاعات پنهان. از بازی های اغراق آمیز و دیالوگ های بامزه گرفته تا اشتباهات عمدی تو فیلمبرداری که یادآور همون فیلم های دهه ۷۰ هستن، همه و همه دست به دست هم دادن تا این فیلم حسابی تو دل مخاطب جا باز کنه. خب، آماده اید بزنیم به دل ماجرا و ببینیم این قهرمان خیابونی با مشت های پولادین و دلی به بزرگی دریا، چطوری دل سینمادوستا رو برده؟ تو این مقاله قراره از سیر تا پیاز داستان دینامیت سیاه، بازیگرای درجه یکش، پشت صحنه دینامیت سیاه که پر از نکات جالبه، نقدهایی که روش نوشتن و کلاً میراث دینامیت سیاه حرف بزنیم. پس کمربنداتونو ببندید که قراره یه گشت وگذار حسابی تو دنیای دینامیت سیاه داشته باشیم!
داستان فیلم: انتقام یک قهرمان خیابانی با قلب بزرگ
این فیلم یه قهرمان داره که اسمش روشه: دینامیت سیاه. مردی قوی، خوش تیپ و باحال که از اون ریشه های مرموز و گذشته ای پرماجرا میاد. فکرش رو بکنید، یه کهنه سرباز کارکشته از جنگ ویتنام، مامور سابق سیا، و البته استاد بی چون و چرای کونگ فو! یعنی عملاً یه ماشین آدم حسابی و باکلاس.
معرفی دینامیت سیاه: گذشته مرموز و قدرتمند او
دینامیت سیاه نه فقط یه اسم، بلکه یه شخصیت تمام عیاره. مردی که تو هر صحنه نشون میده چقدر خفنه. گذشته اش پر از سایه ها و رازهاست، اما چیزی که واضحه، اینه که اون یه جنگجوی به تمام معناست. مهارتش تو کونگ فو انقدر بالاست که آدم دهنش باز می مونه و شجاعتش هم که اصلاً حرف نداره. اون یه مرد آزاده که هیچ کس نمی تونه جلوش رو بگیره، و همین ویژگی هاست که دینامیت سیاه رو تبدیل به یه قهرمان واقعی کرده.
آغاز تراژدی و انگیزه قهرمان
اما خب، هر قهرمانی یه نقطه ضعف یا یه انگیزه قوی داره. برای دینامیت سیاه، این انگیزه از دل یه تراژدی بزرگ میاد: قتل بی رحمانه برادر کوچیکترش، جیمی. جیمی که حسابی تو دل دینامیت سیاه جا داشت، به شکل مشکوکی کشته میشه و همین باعث میشه که دینامیت سیاه به خودش قسم بخوره که خیابون ها رو از هرچی جنایتکار و مواد مخدره، پاک کنه. دیگه هیچ کس نمی تونه جلوی این مرد خشمگین و مصمم رو بگیره. اون برای انتقام اومده و برای عدالت می جنگه، اونم با سبکی که فقط خودش بلده.
کشف توطئه ای بزرگتر
وقتی دینامیت سیاه پا به میدون میذاره، اولش فکر می کنه فقط با چند تا خرده فروش مواد و گنگستر طرفه. اما خب، ماجرا خیلی پیچیده تر از این حرفاست. اون قدم به قدم وارد دنیای کثیف مافیای مواد مخدر میشه و یهو می بینه که سرنخ ها به جاهای خیلی عجیب وغریب تری می رسن. ارتباطاتی مخفی با یتیم خونه ها، سازمان های دولتی فاسد، و یه عالمه آدم کله گنده که پشت پرده دارن کارهای کثیفی می کنن. اصلاً معلوم نیست کی با کیه و کی علیه کی!
عملیات کد کانزاس: جزئیات کشف نقشه شیطانی
اینجاست که فیلم دینامیت سیاه حسابی اوج می گیره. قهرمان ما تو تحقیقاتش به یه عملیات مخفی و شیطانی به اسم کد کانزاس می رسه. اسمش رو بشنوید، مو به تنتون سیخ میشه! این عملیات قرار بوده مردان آفریقایی-آمریکایی رو از طریق یه نوع مشروب مالت خاص، ضعیف و بی انگیزه کنه. یعنی عملاً یه نقشه پلید برای نابودی یه جامعه از درون. فکرش رو بکنید، یه نوشیدنی که هدفش اینه که… بگذریم، دینامیت سیاه باید هرطور شده جلوی این فاجعه رو بگیره و نقشه شیطانی دکتر وو رو برملا کنه.
رویارویی نهایی: مبارزه با دکتر وو خبیث و نفوذ به کاخ سفید
خب، دیگه وقتش رسیده که دینامیت سیاه بره سراغ ریشه ی اصلی این شیطنت ها. اون بعد از کلی جست وجو و مبارزه، بالاخره دکتر وو خبیث رو پیدا می کنه. اما همینجا ماجرا تموم نمیشه! اون می فهمه که پشت همه این کارهای کثیف، یه مغز متفکر بزرگتر وجود داره که جای تعجب داره؛ رئیس جمهور وقت، ریچارد نیکسون! آره، درست شنیدید، نیکسون! دینامیت سیاه برای مقابله با این توطئه بزرگ، راهی کاخ سفید میشه. فکرش رو بکنید، یه قهرمان کونگ فوکار داره میره تو کاخ سفید تا با رئیس جمهور آمریکا گلاویز بشه. صحنه های اکشن این قسمت از فیلم دینامیت سیاه واقعاً دیدنیه!
پایان بندی و پیام فیلم
بالاخره بعد از کلی زد و خورد و افشاگری های عجیب غریب، دینامیت سیاه تو یه نبرد نهایی و حماسی با نیکسون روبرو میشه. نتیجه ی این نبرد رو باید خودتون تو فیلم ببینید، اما چیزی که مهمه، مونولوگ پایانی دینامیت سیاه هستش. اون در مورد عدالت، مراقبت از مردم خودش و مبارزه با ظلم حرف می زنه. این مونولوگ نه فقط یه پایان بندی برای فیلمه، بلکه یه جور پیام عمیق و پر از امید برای مخاطب محسوب میشه. این فیلم بهمون یادآوری می کنه که حتی تو تاریک ترین شرایط هم میشه برای عدالت جنگید.
بازیگران و شخصیت ها: گالری از چهره های ماندگار و کمدی
یکی از جذابیت های اصلی فیلم دینامیت سیاه، بازیگرای درجه یکی هستن که با تمام وجودشون نقش ها رو مال خودشون کردن. این فیلم یه گالری واقعی از چهره های ماندگار رو به تصویر می کشه که هم با کاریزماشون جذبمون می کنن و هم با حس کمدی بی نظیرشون، اشکمون رو در میارن!
مایکل جای وایت در نقش دینامیت سیاه: قهرمانی کاریزماتیک و شوخ طبع
اصلاً مگه میشه از دینامیت سیاه حرف زد و اسم مایکل جای وایت رو نبرد؟ این مرد واقعاً تو این نقش غوغا کرده! مایکل جای وایت، با اون هیکل درشت و حرکات رزمی بی نظیرش، شخصیت دینامیت سیاه رو کاملاً مال خودش کرده. اون نه فقط یه قهرمان قدرتمنده، بلکه یه مرد کاریزماتیک و شوخ طبع هم هست که با یه نگاه یا یه دیالوگ، خنده رو به لب تماشاچی میاره. اون تونسته تمام کلیشه های قهرمانان بلکسپلویتیشن رو بگیره، یه بازسازی بامزه و هوشمندانه ازشون ارائه بده و نشون بده که چقدر با این ژانر حال می کنه و بهش احترام می ذاره.
سلی ریچاردسون در نقش گلوریا: نقش فعال مدنی و معشوقه دینامیت سیاه
کنار هر قهرمان قوی، یه زن قوی هم هست! سلی ریچاردسون در نقش گلوریا، فعال مدنی و معشوقه دینامیت سیاه، حسابی می درخشه. گلوریا نه فقط یه چهره زیباست، بلکه یه زن باهوش و با اراده است که دغدغه های اجتماعی داره و پا به پای دینامیت سیاه برای عدالت می جنگه. شیمی بین این دو شخصیت هم واقعاً قشنگه و به فیلم یه بعد عاطفی جذابی میده.
تامی دیویدسون در نقش کِرِم کورن، بایرون مینز در نقش بول هورن و آرسنیو هال در نقش تیستی فریز
اما خب، دینامیت سیاه تنها نیست! اون یه تیم بامزه و خاص داره که هر کدومشون به نوبه خودشون شاهکارن. تامی دیویدسون در نقش کِرِم کورن، اون شیطون دوست داشتنی خیابونی، بایرون مینز در نقش بول هورن با اون صدای بم و ابهتش، و آرسنیو هال در نقش تیستی فریز با اون حرکات و اداهاش، همشون حسابی فیلم دینامیت سیاه رو رنگارنگ تر می کنن. این شخصیت ها با دیالوگ های بامزه و نقش آفرینی های کمدی شون، یه بار دیگه ثابت می کنن که بازیگران دینامیت سیاه چقدر خوب انتخاب شدن.
سایر بازیگران مهم و نقش های فراموش نشدنی
البته، این فیلم پر از حضورهای کوتاه اما تاثیرگذاره. بازیگران دیگه ای هم هستن که حتی تو یه صحنه کوتاه هم میان و با کارشون، حال وهوای فیلم رو حسابی عوض می کنن. این نشون میده که چقدر به جزئیات توجه شده و هر کسی که تو دینامیت سیاه بازی کرده، حتی برای چند دقیقه، نقش مهمی تو کمدی و جذابیت فیلم داشته.
شیمی بین بازیگران: چطور تعاملات آن ها به جذابیت کمدی فیلم کمک می کند؟
چیزی که دینامیت سیاه رو واقعاً خاص می کنه، شیمی بین بازیگران دینامیت سیاه هست. تعاملاتشون انقدر طبیعی و بامزه است که آدم باورش نمیشه دارن نقش بازی می کنن. دیالوگ های طنزآمیز، نگاه های معنی دار و حرکات هماهنگ، همه و همه باعث میشن که کمدی فیلم حسابی به دل بشینه. این همکاری و هماهنگی بین بازیگران، یکی از ستون های اصلی موفقیت این فیلمه که تونسته یه کمدی اکشن دهه 70 رو با این کیفیت به تصویر بکشه.
پشت صحنه: هنر بازآفرینی یک دوران سینمایی
وقتی فیلم دینامیت سیاه رو می بینید، ممکنه فکر کنید که یه فیلم قدیمی از همون دهه ۷۰ میلادیه! اما خب، پشت این ظاهر قدیمی و بامزه، کلی فکر و خلاقیت وجود داره. پشت صحنه دینامیت سیاه خودش به اندازه خود فیلم جذابه و نشون میده که چقدر این تیم برای بازسازی یه دوران خاص سینمایی تلاش کردن.
جرقه اولیه و شکل گیری ایده
شروع همه چیز از سال ۲۰۰۶ بود، وقتی مایکل جای وایت داشت به آهنگ Super Bad از جیمز براون گوش می داد. همین آهنگ یه جرقه تو ذهن مایکل زد! اون قبلاً تو مهمونی هاش فیلم های بلکسپلویتیشن پخش می کرد و از «ناهمگونی های بامزه» تو این فیلم ها حسابی لذت می برد. برای همین، یهو به ذهنش رسید که چرا یه فیلم نسازه که هم ادای احترامی به این ژانر باشه و هم باهاش شوخی کنه؟ اون لباس های مخصوص بلکسپلویتیشن رو اجاره کرد، از خودش عکس گرفت و نشون اسکات سندرز، کارگردان دینامیت سیاه داد و سندرز هم که عاشق ایده شد. جالب اینجاست که همون لباس آبی که وایت تو اون عکس ها پوشیده بود، تو صحنه آخر فیلم هم استفاده شد!
فرآیند تولید نوآورانه
بیاین یه نکته جالب رو بگم: برای جذب سرمایه، اول یه تریلر ساختن، بعد رفتن سراغ فیلمنامه! این یه روش خیلی نوآورانه بود. دینامیت سیاه در ابتدا یه تریلر داشت که قبل از نوشته شدن فیلمنامه اصلی تولید شد تا بشه باهاش پول جمع کرد. تو این تریلر از صحنه های فیلم های بلکسپلویتیشن قدیمی و صداهای آدولف سزار استفاده شده بود و با یه دوربین سوپر 8 میلی متری و بودجه ای حدود ۵۰۰ دلار ساخته شد. وقتی مایکل و اسکات این تریلر رو به جون استاینگارت نشون دادن، اون گفت: خدای من. باشه، ما می تونیم پول اینو جور کنیم. بعد از اینکه پول جور شد، نوشتن فیلمنامه حدود سه هفته طول کشید. این نشون میده که چقدر این پروژه با عشق و علاقه جلو رفته.
چالش های فیلمبرداری با بودجه کم
راستش رو بخواید، فیلم دینامیت سیاه با بودجه خیلی کمی ساخته شد. اما این محدودیت باعث نشد که کیفیت کار پایین بیاد، اتفاقاً برعکس! تیم سازنده مجبور شدن دقیقاً مثل فیلم سازهای دهه ۷۰ فکر کنن. اونا برای اینکه ظاهر فیلم های دهه ۷۰ رو بازسازی کنن، از فرمت فیلمبرداری Super 16 استفاده کردن که کنتراست بالا و رنگ های اشباع شده ای داشت. فیلمبرداری کل دینامیت سیاه فقط تو ۲۰ روز انجام شد! این نشون میده چقدر این تیم کاربلد و متعهد بودن. یه چالش دیگه این بود که باید مراقب می بودن که هیچ چیز مدرنی تو کادر نیاد و توهم دهه ۷۰ رو از بین نبره.
«این فیلم فقط یه ذره زیادی خفنه. لحن فیلم همینه. طنز ما از این میاد که فیلم فقط یه ذره زیادی خفنه.»
اسکات سندرز، کارگردان و نویسنده دینامیت سیاه
اشتباهات عمدی و ادای احترام
یکی از بامزه ترین بخش های پشت صحنه دینامیت سیاه، همین اشتباهات عمدیه. یادتونه تو فیلم های قدیمی بلکسپلویتیشن، گاهی وقتا میکروفون بوم می اومد تو کادر یا بازیگرا دیالوگاشون رو قاطی می کردن؟ اسکات سندرز و تیمش اینا رو به عمد تو فیلم دینامیت سیاه گذاشتن! مثلاً تو یه صحنه که دینامیت سیاه از پشت میزش بلند میشه، یه میکروفون قرمز بالای سرش دیده میشه. یا یه جا یکی از بازیگرا حتی دستور صحنه رو هم با دیالوگاش میگه: مبارزان متعجب میشن… و بعد ادامه میده چطور اومدید اینجا؟. این اشتباهات نه تنها به کمدی اکشن فیلم اضافه می کنه، بلکه یه ادای احترام هوشمندانه به سبک فیلمسازی اون دوره هم هست.
موسیقی متن خاطره انگیز
موسیقی متن دینامیت سیاه هم که دیگه نگو! آدرین یانگ، آهنگساز فیلم، با الهام از بزرگان فانک و سول مثل کورتیس میفیلد و آیزاک هیز و حتی هیپ هاپ مثل وو-تنگ کلن، یه موسیقی متن بی نظیر خلق کرده. اون همه سازها رو خودش نواخته و شعرهای آهنگ ها رو هم خودش نوشته (به جز چند مورد). یانگ برای ضبط موسیقی از تجهیزات قدیمی استفاده کرده تا همون حس و حال دهه ۷۰ رو زنده کنه. این موسیقی انقدر خوبه که تقریباً هر بار که دینامیت سیاه تو صحنه ظاهر میشه یا یه شوخی بامزه گفته میشه، آهنگ اصلی Dynomite پخش میشه و حسابی به هیجان فیلم اضافه می کنه.
نقد و بررسی: از تحسین منتقدان تا محبوبیت کالت
فیلم دینامیت سیاه وقتی اکران شد، حسابی سر و صدا کرد. هم منتقدا دوستش داشتن و هم کم کم بین مردم جای خودش رو باز کرد و شد یه فیلم کالت واقعی. بیاین ببینیم چی شد.
اکران و بازخورد اولیه
دینامیت سیاه اولین بار تو جشنواره ساندنس ۲۰۰۹ نشون داده شد و همونجا هم سونی پیکچرز حق پخشش رو با تقریباً ۲ میلیون دلار خرید. بعدش هم تو جشنواره فیلم سیاتل جایزه Golden Space Needle Audience Award رو برای بهترین فیلم برد و حتی فیلم های بزرگتری مثل The Hurt Locker رو هم پشت سر گذاشت! این یعنی فیلم دینامیت سیاه از همون اول نشون داد که یه چیز خاصه. اکران محدودش تو ۷۰ تا سینما به مدت دو هفته، شاید فروش گیشه بالایی نداشت (حدود ۲۹۶,۵۵۷ دلار)، ولی این مانع از این نشد که فیلم تو دل تماشاچی ها جا باز کنه.
نظرات مثبت
منتقدا حسابی از دینامیت سیاه تعریف کردن. اونا هوش فیلم رو تو پارودی کردن و ادای احترام به ژانر بلکسپلویتیشن، بازی مایکل جای وایت و طنز فیلم رو ستایش کردن. راجر ایبرت، منتقد معروف، سه ستاره از چهار ستاره رو به فیلم داد و گفت: «دینامیت سیاه بیشتر جاها درست عمل می کنه، و وقتی هم اشتباه می کنه، عمدیه و دقیقاً می دونه داره چیکار می کنه.» اوون گلیبرمن از اینترتینمنت ویکلی هم نوشت: «دینامیت سیاه طنز، نوستالژی و دکانستراکشن سینمایی رو تو یه کمدی بی نظیر ترکیب می کنه.» خب، معلومه که کارشون رو حسابی بلد بودن!
نقدهای متفاوت
البته، همه هم نظر مثبتی نداشتن. بعضیا معتقد بودن که شوخی ها ممکنه یه جاهایی تکراری بشن یا داستان فیلم دینامیت سیاه یه کم تو طولانی مدت ضعیف میشه. مثلاً A.O. Scott از نیویورک تایمز گفته بود که دینامیت سیاه بیشتر به یه کلیپ پنج دقیقه ای تو یوتیوب می خوره تا یه فیلم سینمایی! اما خب، دینامیت سیاه هم بیکار ننشست و خودش تو یه مصاحبه سال ۲۰۱۲ بهش جواب داد و گفت: «خب، معلومه A.O. مخفف نظر احمقانه است، چون الان ما داریم در موردش حرف می زنیم. لعنتی، از سال ۲۰۰۹ تا الان هر دو دقیقه یه بار در مورد این فیلم توییت شده!» این نوع دیالوگ ها خودِ فیلمه!
تبدیل شدن به کالت کلاسیک
دینامیت سیاه با وجود اکران محدود، کم کم بین مخاطبان و طرفداران ژانر به شهرت رسید و تبدیل به یه کالت کلاسیک واقعی شد. این فیلم تو سایت Rotten Tomatoes امتیاز ۸۳ درصد مثبت رو داره و تو Metacritic هم امتیاز ۶۵ از ۱۰۰ رو گرفته که نشون دهنده نقدهای «عموماً مثبت» هستش. این فیلم دیگه فقط یه فیلم نیست، یه پدیده است!
امتیازات و جوایز
همونطور که گفتیم، دینامیت سیاه تو جشنواره های مختلف هم خوش درخشید. بردن جایزه Golden Space Needle Audience Award تو جشنواره سیاتل، خودش نشون دهنده محبوبیت این فیلم بین تماشاگرانه. این امتیازات و جوایز، مهر تاییدی بر کیفیت و هوشمندی این فیلمه که تونسته یه ژانر بلکسپلویتیشن رو با طنزی خاص زنده کنه.
میراث دینامیت سیاه: فراتر از پرده سینما
شاید فکر کنید داستان دینامیت سیاه با تموم شدن فیلم به پایان می رسه، اما نه! این قهرمان باحال انقدر محبوب شد که از پرده سینما فراتر رفت و دنیای خودش رو حسابی گسترش داد.
کتاب های کمیک
علاقه مندای دینامیت سیاه که از تماشای فیلم سیر نشده بودن، خیلی خوشحال شدن وقتی شنیدن که ماجراهای دینامیت سیاه تو قالب کتاب های کمیک هم ادامه پیدا کرد. اولین کمیک تک جلدی در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و بعدش هم بین سال های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴، یه مینی سریال چهار قسمتی از IDW Publishing اومد بیرون که حسابی به گسترش دنیای این قهرمان کمک کرد. این کمیک ها فرصتی بودن تا بیشتر با شخصیت های این جهان و ماجراهای دیگه ای که می تونستن داشته باشن، آشنا بشیم.
سری انیمیشن: بازگشت دینامیت سیاه به تلویزیون
یکی از بزرگترین اتفاقات برای میراث دینامیت سیاه، ساخت سریال دینامیت سیاه بود! شبکه Adult Swim که به خاطر انیمیشن های بزرگسالانه اش معروفه، تصمیم گرفت یه اسپین آف انیمیشنی از فیلم بسازه. جالب اینجاست که بازیگرای اصلی خود فیلم، صداپیشگی شخصیت هاشون رو تو سریال هم برعهده گرفتن که این خودش یه نکته مثبت بزرگ بود. سریال دو فصل پخش شد و حسابی هم محبوبیت پیدا کرد، البته متاسفانه بعد از دو فصل کنسل شد. ولی همین که دینامیت سیاه با همون تیم اصلی تو تلویزیون زنده شد، برای طرفدارا یه هدیه بزرگ بود.
وب سری: Black Dynamite Model Citizen
محبوبیت دینامیت سیاه حتی به یوتیوب هم رسید! در سال ۲۰۱۳، کانال Nerdist News یه وب سری بامزه به اسم Black Dynamite Model Citizen راه انداخت. این وب سری یه پارودی از برنامه های متنوع ژاپنی بود و توش یه مانکن دینامیت سیاه که ژاپنی حرف می زد، به کشتی گیرهای سابق WWE و مبارزان MMA و ورزشکاران American Gladiators، درس هایی در مورد احترام و ارزش های دیگه می داد. حضور مهمان های معروفی مثل رادی پایپر و جان هنیگان هم به جذابیت این وب سری اضافه کرده بود.
دنباله ها و پروژه های مرتبط: آینده دینامیت سیاه
خب، همیشه این سوال مطرح بوده که آیا Black Dynamite 2 هم ساخته میشه یا نه؟ اسکات سندرز، کارگردان دینامیت سیاه، گفته بود که اگه فیلم اول خوب عمل کنه، ایده هایی برای دنباله دارن. مایکل جای وایت هم تو مصاحبه هاش اشاره کرده بود که فیلمنامه دنباله داره نوشته میشه. در سال ۲۰۲۱، اعلام شد که Jaigantic Studios قراره Black Dynamite 2 رو بسازه و مایکل جای وایت هم خودش قراره فیلمنامه رو بنویسه و کارگردانی کنه.
اما تا اون موقع، یه دنباله معنوی برای دینامیت سیاه به اسم Outlaw Johnny Black در جولای ۲۰۲۳ منتشر شد که باز هم مایکل جای وایت توش نقش اصلی رو داشت. این فیلم هم یه جورایی ادای احترامی به فیلم های وسترن بود و بازخوردهای متفاوتی گرفت، اما خب، نشون داد که مایکل جای وایت هنوز هم می تونه تو قالب قهرمان های خاص و کاریزماتیک بدرخشه و فیلم های اکشن کمدی دهه 70 رو زنده کنه.
نتیجه گیری
دینامیت سیاه نه فقط یه فیلم، بلکه یه پدیده فرهنگی و سینماییه. این فیلم به شکلی ماهرانه و باهوش، کمدی، اکشن و ادای احترام به ژانر بلکسپلویتیشن رو تو خودش جا داده. این اثر با طنز تیز و ارجاعات زیرکانه اش، نه تنها حسابی سرگرم کننده است، بلکه یه جورایی میشه گفت به نقد و بازنگری ژانر بلکسپلویتیشن هم می پردازه و نشون میده که چقدر میشه با کلیشه ها بازی کرد و یه چیز جدید و خلاقانه ساخت. اگه تا حالا دینامیت سیاه رو ندیدید، حتماً یه فرصت بهش بدید؛ مطمئن باشید پشیمون نمیشید. و اگه هم دیدید، چرا یه بار دیگه تماشاش نکنید و لایه های پنهان کمدی و ارجاعاتش رو دوباره کشف نکنید؟ قول میدم حسابی بهتون خوش بگذره!