خلاصه کتاب افکار کودکانه علیرضا هزاره | هر آنچه باید بدانید
خلاصه کتاب افکار کودکانه ( نویسنده علیرضا هزاره )
کتاب «افکار کودکانه» نوشته علیرضا هزاره، مجموعه ای از داستان های کوتاه و طنزه که حسابی لبخند رو لبتون میاره و شما رو می بره به دنیای شیرین و ساده کودکی.
راستش رو بخوایم، این کتاب یه جورایی مثل یه سفر کوتاه به دل خاطرات مشترک و خانوادگیه که پر از خنده و شیطنت های کوچولوهای خونه س. اینجوری میشه که با خوندن این کتاب، هم می خندی، هم گاهی به فکر فرو میری که چقدر میشه دنیا رو ساده تر دید. این مقاله قرار نیست فقط یه معرفی خشک و خالی باشه؛ قراره حسابی بریم ته و توی این کتاب رو دربیاریم تا بفهمی چرا اینقدر دلنشینه و چرا باید حتماً بخونیش.
علیرضا هزاره: خالق دنیایی از خنده و سادگی
علیرضا هزاره، نویسنده ای که خیلی ها ممکنه اسمش به گوششون نخورده باشه، اما وقتی قلمش رو دست می گیره، یه دنیای تازه و پر از شیطنت رو برامون ترسیم می کنه. سبک نوشتاری هزاره یه جورایی خودمانیه، انگار نشسته باشی کنارش و اون داره برات از خاطرات و اتفاقات روزمره تعریف می کنه. اون از اون دسته نویسنده هاست که می تونه از دل ساده ترین ماجراها، خنده های از ته دل رو بیرون بکشه. تمرکز اصلی کارهاش، به ویژه در «افکار کودکانه»، روی طنز خانوادگی و نگاه معصومانه بچه ها به دنیای پر از پیچیدگی بزرگتراست. اون با یه ظرافت خاصی، حرفای مهم رو تو قالب طنز بیان می کنه و نشون می ده که همیشه برای خندیدن و شاد بودن، به سوژه های عجیب و غریب نیاز نداریم. اتفاقات دور و برمون، همین زندگی عادی خودمون، می تونه منبع بی نظیری برای طنز باشه، اگه فقط بتونیم از زاویه دید درست بهش نگاه کنیم.
قلم هزاره خیلی روان و بی تکلفه، دقیقاً همون چیزی که باعث میشه خواننده بدون خستگی تا آخر داستان ها رو دنبال کنه. اون سعی می کنه با کلمات ساده و جملات کوتاه، بیشترین تأثیر رو بذاره و احساسات مختلف رو تو دل خواننده ایجاد کنه؛ از خنده و سرگرمی گرفته تا یه حس دلتنگی شیرین برای روزهای کودکی و خانواده. میشه گفت علیرضا هزاره با همین سادگی و صداقت در نوشتن، جایگاه خودش رو تو ادبیات طنز کشور پیدا کرده و کتاب «افکار کودکانه» هم یکی از نمونه های بارز همین سبک و سیاق خاصشه.
کتاب افکار کودکانه چیست؟ پرواز در ذهن یک کودک بازیگوش
حالا بیایم ببینیم اصلاً کتاب افکار کودکانه چی از آب دراومده. این کتاب، یه مجموعه داستان کوتاه طنزه که تمرکزش روی زندگی روزمره خانواده ها و اتفاقات عادیه که با نگاه یه کودک کنجکاو و شیطون روایت میشه. میشه گفت علیرضا هزاره یه جورایی خودش رو گذاشته جای یه بچه، یا از خاطرات کودکی خودش الهام گرفته تا این افکار بامزه و گاهی عمیق رو برامون زنده کنه. ما با قهرمان قصه ها همراه میشیم و سفری می کنیم به میان ذهن و افکارش؛ افکاری که هرچند خودش اون ها رو کودکانه می دونه، اما واقعاً می تونه خنده رو به لب های ما بزرگترها بیاره.
عنوان افکار کودکانه: چرا این اسم؟
شاید از خودت بپرسی چرا افکار کودکانه؟ خب، عنوان کتاب به خوبی ماهیتش رو نشون میده. بچه ها، با اون ذهن های کنجکاو و معصومشون، دنیا رو جور دیگه ای می بینن. اونا هنوز با اون پیچیدگی ها و قواعد دست وپاگیر بزرگسالی درگیر نشدن و برای همین، تحلیل ها و برداشت هاشون از اتفاقات، گاهی اوقات به طرز شگفت انگیزی بامزه و حتی فلسفی میشه. این عنوان، دقیقاً به همین نگاه ناب و دست نخورده اشاره داره. نگاهی که میتونه ما رو یاد سادگی های فراموش شده زندگی بندازه و بهمون نشون بده که چطور میتونیم با یه تغییر کوچیک تو زاویه دیدمون، از اتفاقات روزمره هم کلی لذت ببریم.
ویژگی های کلی داستان ها: آشنا، خنده دار، و حسابی نزدیک
داستان های این کتاب پر از لحظات خنده داره. اما خنده ای که فقط به خاطر یه شوخی بی مزه نیست، بلکه از دل یه موقعیت آشنا یا یه تحلیل بامزه میاد. خیلی وقتا وقتی داری داستان ها رو می خونی، با خودت میگی وای، این عین زندگی خودمونه! یا چقدر این حرفاش شبیه حرفای بچه خودمه!. این حس همذات پنداری عمیق، یکی از نقاط قوت کتابه. ما تو این داستان ها شخصیت های واقعی رو می بینیم که ممکنه پدر، مادر، مادربزرگ یا حتی خودمون باشیم؛ آدم هایی با تمام شیطنت ها، مهربونی ها و گاهی گیجی هاشون. این کتاب در کل می خواد بهمون یادآوری کنه که حضور خانواده، همین لحظات کوچک و خنده های ساده، چقدر می تونه تو زندگی ما ارزشمند باشه.
سفری به دل افکار کودکانه: نگاهی به داستان های اصلی
علیرضا هزاره تو کتاب افکار کودکانه چند تا داستان کوتاه رو آورده که هر کدومشون به نوعی دنیای ما رو از نگاه یه بچه روایت می کنن. بیاین با هم یه نگاهی بندازیم به بعضی از بخش های کلیدی و ببینیم هر کدوم چه حرفی برای گفتن دارن.
مادربزرگ من فضایی است: دنیایی از شیطنت و خیال
اسم این بخش خودش کلی داستان داره، نه؟ مادربزرگ من فضایی است از اون عنوان هاست که آدم رو حسابی کنجکاو می کنه. تو این بخش، نویسنده با یه نگاه طنزآمیز و البته پر از مهر، به شخصیت مادربزرگ می پردازه. خیلی وقتا مادربزرگ ها تو دنیای بچه ها یه جورایی موجودات عجیب و غریبن. شاید چون کارایی می کنن که بزرگترا نمی کنن، یا حرفایی می زنن که بچه ها فکر می کنن فقط از یه سیاره دیگه میشه چنین حرفایی زد!
تو این داستان ها، مادربزرگ ممکنه کارهای عجیب و غریبی بکنه یا حرفایی بزنه که از نظر یه کودک، هیچ جوره با منطق دنیای زمینی جور درنمیاد. مثلاً شاید روش های خاصی برای آشپزی داشته باشه، یا شاید داستان هایی تعریف کنه که فقط از نظر خودش واقعیه. این بخش، با یه طنز شیرین، نشون میده که چطور ذهن خلاق یه بچه، می تونه از معمولی ترین رفتارهای مادربزرگ، یه موجود فضایی بسازه که هر لحظه ممکنه یه کار خارق العاده بکنه. این داستان ها حس نوستالژی رو هم حسابی قلقلک میدن. کیه که مادربزرگش یه جورایی «فضایی» نبوده باشه؟ یاد اون روزها و اون شیطنت ها که میفتیم، یه لبخند محو میاد رو لبمون.
پدرسوخته: کلمات عامیانه با طعم شیرین کودکی
این بخش از کتاب «افکار کودکانه» یکی از بامزه ترین و البته فکربرانگیزترین قسمت هاست. کلمه پدرسوخته رو همه ما بارها شنیدیم و استفاده کردیم، ولی واقعاً تا حالا فکر کردی که این کلمه از کجا اومده یا اصلاً یعنی چی؟ قهرمان کودک داستان هم همین سوال رو از خودش می پرسه.
نمی دانم دفعات زیادی آن را شنیده ام. هر بار که این کلمات را می شنوم جملات و داستان های جالبی در گوشه های ذهن من پرواز می کنند. تا به حال با خود فکر کرده اید که اولین بار چه شد که به یک نفر گفتند پدرسوخته؟ مردم هر روز و هر روز از این کلمه و کلمات مانند آن استفاده می کنند، بدون اینکه یکبار بپرسند: آخر اینه که می گوئیم یعنی چه؟
اینجاست که ذهن خلاق و معصوم یه بچه شروع می کنه به کنکاش و تفسیر تحت اللفظی این کلمات. مثلاً وقتی می شنوه کسی میگه پدرش رو درآوردم، اون با خودش فکر می کنه چطور میشه پدر کسی رو درآورد؟ نکنه یه وسیله ای هست که مثل شعبده بازها، پدر آدما رو از تو کلاه یا یه جعبه درمیاره؟ و اون وقت پدر بیچاره که از کار و زندگی افتاده، ناراحت میشه و شروع می کنه به دعوا کردن!
این طرز فکر، هم خنده داره و هم نشون دهنده عمق نگاه کودکانه به زبان. بچه ها هنوز مفهوم استعاره و اصطلاحات رو به خوبی درک نمی کنن و برای همین، هر چیزی رو لغوی و تحت اللفظی برداشت می کنن. این بخش از کتاب، نه تنها کلی خنده بهمون هدیه میده، بلکه یه جورایی هم بهمون یادآوری می کنه که چقدر زبان ما پر از اصطلاحات بامزه و گاهی گیج کننده س که فقط تو فرهنگ ما جا افتادن. علیرضا هزاره با ظرافت تمام، این تفاوت دیدگاه بین دنیای بزرگسالان و کودکان رو به تصویر می کشه و همین، ریشه های اصلی طنز تو این داستان ها رو شکل میده.
جلسات سری: دنیای پنهان بزرگترها از نگاه کوچولوها
فکر کن تو خونه یه جلسه سری و خیلی مهم برگزار میشه. حالا این جلسه می تونه حرفای خانوادگی باشه، برنامه ریزی سفر باشه، یا حتی غیبت از فامیلای دور! بچه ها معمولاً از این جلسات دور نگه داشته میشن، یا اینکه بزرگترا فکر می کنن بچه ها متوجه حرفاشون نمیشن. ولی زهی خیال باطل! قهرمان کودک ما اینجا هم بیکار نمیمونه و با کنجکاوی تمام، سعی می کنه سر از کار بزرگترا دربیاره.
تو بخش جلسات سری، طنز از همین برداشت های اشتباه و تصورات بامزه کودکانه از مکالمات و پنهان کاری های بزرگترها شکل می گیره. مثلاً شاید اون ها فکر کنن بزرگترها دارن درباره یه گنج مخفی حرف میزنن، یا نقشه یه عملیات جاسوسی رو می کشیدن. شاید حتی از یه کلمه عادی، یه معنای خیلی ترسناک یا هیجان انگیز تو ذهنشون بسازن. این بخش، یه جورایی آینه تمام نمای اون زمان هایی هست که بچه ها سعی می کنن ادای بزرگترها رو دربیارن، یا با اطلاعات نصفه نیمه، برای خودشون یه دنیا بسازن. این حس کنجکاوی بی حد و حصر و البته خنده دار، باعث میشه این داستان ها حسابی به دل بشینن.
رفتارهای عجیب: وقتی دنیای بزرگترها جور دیگری دیده می شود
خب، همه ی ما بزرگترا یه سری عادات و رفتارهای خاص خودمون رو داریم. بعضیامون موقع فکر کردن ناخودآگاه قدم می زنیم، بعضیامون با خودمون حرف می زنیم، یا شاید وقتی عصبی هستیم، یه سری حرکات تکراری رو انجام میدیم. از دید خودمون اینا عادیه، اما تا حالا فکر کردی یه بچه چطور به این رفتارا نگاه می کنه؟
تو بخش رفتارهای عجیب، علیرضا هزاره دقیقاً همین تضاد رو به تصویر می کشه. طنز اینجا از شکاف بین انتظارات ما از رفتار عادی و تفسیرهای کاملاً متفاوت و عجیب و غریب کودکان شکل می گیره. مثلاً شاید پدر یا مادر یه کاری رو انجام بدن که از دید خودشون کاملاً طبیعیه، ولی از نظر بچه، مثل رفتار یه موجود فضایی عجیب و غریبه!
شاید بچه داستان ما، از حرکت دست های مادر هنگام آشپزی یه برداشت خیلی هنرمندانه یا جادوگرانه داشته باشه، یا از صدای خر و پف پدرش، فکر کنه یه هیولا تو خونه س. این بخش بهمون یادآوری می کنه که چقدر میشه دنیا رو از یه زاویه جدید دید و چقدر رفتارای به ظاهر ساده ما، می تونه برای یه ذهن کنجکاو، پر از رمز و راز و البته خنده باشه. این داستان ها به خوبی نشون میدن که چطور کودکان از واقعیت های روزمره، دنیایی پر از شگفتی و البته طنز می سازند.
پیام هایی عمیق در لفافه خنده: فراتر از یک داستان طنز
افکار کودکانه فقط یه کتاب برای خندیدن نیست؛ تو دل این همه خنده و شیطنت، پیام های قشنگی هم نهفته که ارزش فکر کردن رو دارن. انگار علیرضا هزاره با یه لبخند، داره چیزای مهمی رو بهمون یادآوری می کنه.
شادی، امید و آرامش در روزهای شلوغ
تو این روزهای پر از استرس و شلوغ پلوغی که همه ما درگیر کار و دغدغه های زندگی هستیم، پیدا کردن یه کتاب که بتونه برای چند لحظه هم که شده لبخند رو رو لبمون بیاره، واقعاً غنیمته. افکار کودکانه دقیقاً همین کارو می کنه. این کتاب یه جورایی مثل یه نفس عمیقه، یه فرصت برای رها شدن از سختی ها و غرق شدن تو دنیای ساده و بی غل و غش بچه ها. وقتی غرق تو خنده های داستان میشی، خیلی از نگرانی ها و اضطراب ها از یادت میره و یه حس خوب و آرامش بخش وجودت رو پر می کنه.
ارزش های خانوادگی و گنجینه نوستالژی
یکی از قشنگ ترین پیام های این کتاب، یادآوری ارزش های خانوادگیه. پدر، مادر، مادربزرگ، همه این ها تو داستان ها حضور پررنگی دارن و به نوعی محور اتفاقات هستن. خوندن این کتاب، حسابی نوستالژیک میشه و ما رو میبره به دوران بچگی خودمون، به اون روزهایی که پای حرفای مادربزرگ می نشستیم یا از شیطنت های خواهر و برادرمون خنده رو لبامون میومد. «افکار کودکانه» بهمون یادآوری می کنه که چقدر این لحظات ساده و صمیمی تو کنار خانواده ارزشمنده و باید قدرشونو بدونیم.
سادگی، یک دریچه جدید به جهان
بچه ها دنیا رو ساده می بینن. بدون قضاوت، بدون پیش داوری، و بدون پیچیدگی های الکی که ما بزرگترا برای خودمون می سازیم. این کتاب بهمون یاد میده که گاهی وقتا لازمه عینک بزرگسالیمون رو برداریم و با چشمای یه کودک به اطرافمون نگاه کنیم. اون وقت می بینیم که چقدر زیبایی های پنهان تو سادگی های زندگی وجود داره که تا حالا بهشون توجه نکردیم. این کتاب یه جور دعوت به سادگی و دیدن دنیا با یه نگاه تازه و دوست داشتنیه.
نقد طنزآمیز: شوخی های هوشمندانه با دنیای بزرگترها
علیرضا هزاره فقط برای خندوندن ما ننوشته. گاهی وقتا تو دل همین خنده ها، یه نقد لطیف و هوشمندانه هم به رفتارها و اصطلاحات ما بزرگترها پیدا میشه. مثلاً تو بخش پدرسوخته وقتی بچه داستان از خودش می پرسه که این کلمات اصلاً از کجا اومدن و چی میگن، انگار داره بهمون میگه که چقدر ما بدون فکر از کلمات استفاده می کنیم. این نقدها به هیچ وجه تند و تیز نیستن، بلکه با یه لحن مهربون و طنزآمیز، ما رو به فکر فرو می برن که چقدر میشه تو زندگی مون یه کم بیشتر حواسمون به حرفا و رفتارامون باشه.
لحن و قلم علیرضا هزاره: از سادگی تا شیفتگی
یکی از دلایل اصلی که افکار کودکانه انقدر به دل میشینه، به سبک و سیاق خاص نویسنده برمی گرده. علیرضا هزاره یه جورایی قلق نوشتن رو بلده که آدم حس می کنه داره با یه رفیق قدیمی حرف می زنه.
زبانی خودمانی و دوست داشتنی
زبان کتاب به شدت ساده، روان و صمیمیه. هیچ خبری از کلمات قلمبه سلمبه و پیچیدگی های ادبی نیست. انگار نویسنده نشسته روبروت و داره از خاطراتش برات تعریف می کنه. همین باعث میشه که هر کسی، با هر سطح سوادی، بتونه از خوندن کتاب لذت ببره و باهاش ارتباط برقرار کنه. این سادگی، باعث میشه که داستان ها خیلی زود تو ذهنت جا بگیرن و حس کنی که خودت جزئی از اون ماجراها هستی.
جادوی محاوره و اصطلاحات شیرین فارسی
علیرضا هزاره تو این کتاب، خیلی هوشمندانه از کلمات و اصطلاحات روزمره و محاوره ای استفاده کرده. این اصطلاحات، باعث میشه داستان ها خیلی واقعی تر و قابل لمس تر به نظر بیان. وقتی یه اصطلاح آشنا رو تو متن می بینی، یهو یه لبخند میاد رو لبت و حس می کنی که این کتاب چقدر به دنیای خودت نزدیکه. استفاده از این زبان محاوره ای، به گرمای متن اضافه می کنه و حس نزدیکی بین نویسنده و خواننده رو بیشتر می کنه.
طنز موقعیت و کلامی: معجونی برای قهقهه
طنز افکار کودکانه فقط تو حرفا نیست. یه بخش زیادیش از موقعیت هایی میاد که یه بچه توش قرار می گیره یا چیزایی که می بینه و برداشت های بامزه ای ازشون داره. طنز موقعیت، یعنی همون چیزی که باعث میشه وقتی یه اتفاق خنده دار برای شخصیت داستان میفته، ما هم از خنده روده بر بشیم. کنار این، طنز کلامی هم هست؛ یعنی بازی با کلمات و اصطلاحات، که تو بخش پدرسوخته حسابی دیدیمش. این ترکیب هوشمندانه از طنز موقعیت و کلامی، باعث شده که این کتاب پر از لحظات به یاد ماندنی و خنده دار باشه.
فضایی گرم و خانواده محور
از همون صفحه اول، کتاب افکار کودکانه یه فضای گرم و صمیمی خانوادگی رو بهت هدیه میده. انگار داری تو خونه مادربزرگ یا پدربزرگت می چرخی و خاطرات شیرین کودکی جلوی چشمت زنده میشن. این کتاب یه جور دعوت به دنیای امن و دلنشین خانواده س که پر از عشق و محبت و البته شیطنت های بامزه س. این فضای دلپذیر، باعث میشه که خوندن کتاب یه تجربه لذت بخش و آرامش بخش باشه.
چرا خلاصه کتاب افکار کودکانه را از دست ندهیم؟
تا اینجا حسابی درباره کتاب افکار کودکانه حرف زدیم و دیدیم که چقدر نکات قشنگ و خنده دار تو دل این مجموعه داستان کوتاهه. حالا شاید از خودت بپرسی که خب، چرا باید این کتاب رو بخونم؟ اصلاً چه مزیتی برام داره؟ بیا با هم چند تا دلیل محکم بیاریم که قانعت کنه این کتاب رو از دست ندی:
- خنده درمانی: تو این دنیای پرفشار و گاهی خسته کننده، خندیدن یکی از بهترین داروهاست. این کتاب با داستان های ساده و شیرینش، بدون شک می تونه لحظات شاد و مفرحی رو برات بسازه و حال دلت رو حسابی خوب کنه. یه جورایی مثل یه قرص ضد استرس طبیعی عمل می کنه.
- سفری به گذشته: اگه دلت برای دوران کودکی، برای اون سادگی ها، شیطنت ها و نگاه معصومانه به دنیا تنگ شده، افکار کودکانه بهترین بلیت برای سفر به گذشته س. داستان ها حس نوستالژی رو حسابی قلقلک میدن و خاطرات شیرین خودت رو زنده می کنن.
- نگاهی تازه به زندگی: این کتاب بهمون یاد میده که چطور میشه از زاویه دید یه کودک به مشکلات و چالش های زندگی نگاه کرد و حتی از دلشون خنده بیرون کشید. این نگاه تازه، می تونه باعث بشه ما هم تو زندگی روزمره مون، کمتر به خودمون سخت بگیریم و از چیزهای کوچک هم لذت ببریم.
- هدیه ای ارزشمند: افکار کودکانه نه تنها برای خودت، بلکه می تونه یه هدیه عالی برای دوست و آشنا و اعضای خانواده ت باشه. فکرش رو بکن، با هدیه دادن این کتاب، یه لبخند قشنگ رو به لبای کسی میاری.
- کتابی برای همه: زبان ساده و روان این کتاب باعث میشه که تقریباً هر کسی، از نوجوون ها گرفته تا بزرگسال ها، بتونه از خوندنش لذت ببره. لازم نیست حتماً یه اهل کتاب حرفه ای باشی تا باهاش ارتباط بگیری.
خلاصه که این کتاب فراتر از یه سرگرمی ساده س؛ یه دعوت به شادی، سادگی و یادآوری زیبایی های پنهان تو زندگی خودمونه.
مشخصات کتاب افکار کودکانه (علیرضا هزاره)
خب، حالا که حسابی درباره محتوا و ارزش های این کتاب صحبت کردیم، بد نیست یه نگاهی هم به مشخصات ظاهری و اطلاعات مربوط به انتشارش بندازیم تا اگه دلت خواست بری سراغش، همه چی رو بدونی.
| عنوان | مشخصات |
|---|---|
| نام کتاب | کتاب افکار کودکانه |
| نویسنده | علیرضا هزاره |
| ناشر چاپی | انتشارات ارشدان |
| سال انتشار | ۱۳۹۹ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 31 صفحه |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-622-275-187-6 |
| قیمت نسخه الکترونیک | رایگان |
همونطور که تو جدول می بینی، این کتاب حجم زیادی نداره، یعنی تو یه فرصت کوتاه هم میتونی از خوندنش لذت ببری. و اینکه نسخه الکترونیکی اون به صورت رایگان در دسترس هست، یه مزیت بزرگ به حساب میاد که به راحتی میتونی تجربه ش کنی.
خوانندگان چه می گویند؟ نگاهی به بازخوردها
میشه گفت که نظرات خوانندگان، بهترین گواه برای ارزش و جذابیت یه کتابه. وقتی پای صحبت یا نظرشون می شینی، می فهمی که یه اثر چقدر تونسته با مخاطبش ارتباط برقرار کنه. درباره افکار کودکانه علیرضا هزاره هم، خوشبختانه بازخوردهای خیلی خوبی وجود داره که نشون میده این کتاب حسابی گل کرده و تونسته دل خیلیا رو ببره.
اکثر خواننده ها، این کتاب رو بسیار خنده دار و دلنشین توصیف کردن. خیلی ها به این نکته اشاره کردن که داستان ها خیلی نزدیک به واقعیت زندگی خودشون بوده و تونستن حسابی باهاش همذات پنداری کنن. یکی از خواننده ها گفته بود: خیلی عالی بود و پیشنهاد میکنم بخوانید، و یه نفر دیگه هم با هیجان گفته بود: با گوشی مامانم که طاقچه بی نهایت داشت خوندمش عالی بودش خیلی خندیدم😂😂.
بعضی ها هم از حس و روش جدیدی در نوشته ها صحبت کردن و این نشون میده که علیرضا هزاره تونسته با این کتاب، یه نفس تازه تو ژانر طنز خانوادگی بدمه. این بازخوردها نشون میده که کتاب افکار کودکانه واقعاً تونسته همون هدف نویسنده رو برآورده کنه: آوردن لبخند به لب های مردم و یادآوری زیبایی های سادگی و زندگی خانوادگی. این همه نظر مثبت، خودش یه جور دعوتنامه برای خوندن این کتابه، چون نشون میده که احتمالاً تو هم از خوندنش حسابی لذت خواهی برد.
یک عالمه خنده برای روزهایتان: جمع بندی افکار کودکانه
خب، به پایان سفرمون تو دنیای شیرین و پر از خنده خلاصه کتاب افکار کودکانه (نویسنده علیرضا هزاره) رسیدیم. دیدیم که این کتاب چطور با نگاهی ساده و طنزآمیز به اتفاقات روزمره و خانوادگی، می تونه لبخند رو به لبامون بیاره و برای لحظاتی هم که شده، ما رو از دغدغه های زندگی دور کنه.
علیرضا هزاره با قلم روان و لحن خودمانی اش، نه تنها ما رو می خندونه، بلکه یه جورایی ما رو به فکر فرو می بره که چقدر میشه دنیا رو از زاویه دید یه کودک دید و از سادگی های زندگی لذت برد. از شیطنت های مادربزرگ فضایی گرفته تا تفسیرهای بامزه از کلمه پدرسوخته، هر داستان یه دریچه جدید به دنیای قشنگ کودکی و خانواده باز می کنه.
این کتاب یه جور یادآوریه؛ یادآوری ارزش های خانوادگی، یادآوری لحظه های شیرین نوستالژی و البته یادآوری این نکته که شادی، همیشه تو چیزهای بزرگ و پر زرق و برق نیست، گاهی وقتا تو یه نگاه ساده، تو یه کلمه بامزه، یا تو یه رفتار معصومانه پنهونه. پس اگه دنبال یه کتاب می گردی که حال و هوات رو عوض کنه، بهت انرژی بده و یه عالمه بخندونتت، افکار کودکانه همونیه که باید بری سراغش. قول میدم از خوندنش پشیمون نمیشی و بعدش، با یه عالمه حس خوب و لبخند، نگاه تازه ای به دنیای اطرافت خواهی داشت. این کتاب رو حتماً تو لیست خوندنی هات بذار و اجازه بده افکار کودکانه، روزهات رو رنگی و شاداب کنه.



