خلاصه کتاب ارباب سرنوشت ( نویسنده جیمز آلن )

خلاصه کتاب ارباب سرنوشت اثر جیمز آلن به شما یاد می دهد چطور سکان زندگی تان را به دست بگیرید و خالق سرنوشت خود باشید. این کتاب به شما نشان می دهد که اتفاقات زندگی تان بازتاب افکار و اعمال خودتان است و با تسلط بر ذهن، اراده و رفتارتان می توانید آینده ای دلخواه برای خودتان بسازید.

تاحالا فکر کردی چقدر قدرت داری که سرنوشتت رو خودت بسازی؟ جیمز آلن، یکی از اون فیلسوف های خودیاری قدیمی که هنوز هم حرف هاش تازه و کاربردیه، توی کتاب ارباب سرنوشت (The Mastery of Destiny) بهت میگه که این قدرت رو در وجود خودت داری. خیلی ها فکر می کنن سرنوشت یه چیز از پیش تعیین شده ست و ما فقط باید باهاش کنار بیایم، اما آلن دقیقاً خلاف این رو ثابت می کنه. اون معتقده هر کدوم از ما یه جور معمار زندگی خودمون هستیم، با آجرهایی به اسم فکر، عمل و انتخاب. اگه دلت می خواد از قربانی شرایط بودن دست برداری و افسار زندگیتو بگیری دست خودت، پس این مقاله رو تا انتها بخون که قراره قدم به قدم با آموزه های این کتاب ارزشمند پیش بریم و ببینیم چطور می تونیم ارباب سرنوشت خودمون بشیم.

جیمز آلن: فیلسوفی که بیدار می کند

جیمز آلن (James Allen) اسمش شاید به گوشت آشنا باشه، مخصوصاً اگه کتاب معروف آنسان که انسان می اندیشد رو خونده باشی. این مرد بزرگ، که توی سال ۱۸۶۴ در انگلستان به دنیا اومد، یه جورایی پدر معنوی جنبش خودیاری و تفکر نوین حساب میشه. زندگی آسونی نداشت؛ ۱۵ ساله بود که پدرش رو از دست داد و مجبور شد ترک تحصیل کنه تا خرج خانواده رو دربیاره. سال ها منشی بود، اما روح بلندپروازش دنبال چیز دیگه ای بود.

تأثیرپذیری از نویسنده هایی مثل تولستوی، مسیر زندگی اش رو عوض کرد و توی ۳۸ سالگی تصمیم گرفت تمام وقت بنویسه. نتیجه اش چی شد؟ ۱۹ تا کتاب تو ۹ سال! آثاری که عموماً روی قدرت فکر برای توسعه شخصیت و بهبود زندگی تأکید داشتن. خیلی از بزرگان حوزه موفقیت و توسعه فردی، مثل جیم ران فقید (که آنسان که انسان می اندیشد رو جزو ۲۰ کتابی می دونست که هر کسی باید بخونه)، از فلسفه آلن الهام گرفتن. هدف آلن از نوشتن ارباب سرنوشت هم همین بود: بیدار کردن آدم ها، نشون دادن قدرتی که برای ساختن زندگی دلخواه توی خودشون دارن و کمک بهشون تا دیگه برده شرایط بیرونی نباشن.

قلب فلسفه ارباب سرنوشت: قانون بی بدیل علت و معلول

اگه بخوایم هسته اصلی تفکر جیمز آلن توی کتاب ارباب سرنوشت رو درک کنیم، باید سراغ قانون علت و معلول بریم. این قانون، ستون فقرات فلسفه اوست و میگه هیچ چیز توی زندگی اتفاقی نیست. هر اتفاقی که برای ما میفته، یه علتی داره و هر کاری که ما می کنیم، یه معلولی به دنبال خودش میاره. یه جورایی مثل زنجیره ایه که از هم جدا نمیشن.

جیمز آلن معتقده افکار، حرف ها، و اعمال ما مثل بذرهایی هستن که می کاریم. اگه بذر خوب بکاری، محصول خوب برداشت می کنی؛ اگه بذر بد بکاری، خب مشخصه که محصول هم همون قدر بد خواهد بود. جالبه که این قانون فقط محدود به کارهای بزرگ نیست؛ حتی انتخاب های کوچیک روزمره مون، نوع برخوردمون با دیگران، یا حتی فکرهایی که توی ذهنمون می گذرونیم، همه و همه علت هایی رو ایجاد می کنن که در نهایت سرنوشت ما رو شکل میدن. اینجاست که پای اراده آزاد میاد وسط. ما ممکنه نتونیم معلول ها رو انتخاب کنیم، اما تو انتخاب علت ها کاملاً آزادیم. یعنی مسئولیت تمام نتایج و اتفاقات زندگی مون با خودمونه. پذیرفتن این موضوع شاید اولش سخت باشه، چون راحت تره که تقصیرها رو گردن بقیه یا شانس و اقبال بندازیم، اما همین پذیرش مسئولیت، اولین قدم برای کنترل ذهن و زندگی و تبدیل شدن به ارباب سرنوشت خودمونه.

مثلاً فکر کن یه نفر همیشه غر می زنه، از همه چیز شاکیه و همیشه هم آدم های منفی اطرافشن. این غر زدن ها و افکار منفی، علت هایی رو ایجاد می کنن که معلولشون یه زندگی پر از نارضایتی و آدم های منفی باف میشه. یا برعکس، کسی که همیشه سعی می کنه دید مثبت داشته باشه، حتی تو شرایط سخت، راهی برای حل مشکلات پیدا می کنه و به آدم های مثبت اندیش هم برمی خوره. این نشون میده که چقدر این قانون توی زندگی روزمره ما جاریه.

خلاصه فصل به فصل کتاب ارباب سرنوشت: گامی به گام تا خودساختگی

حالا که با فلسفه اصلی جیمز آلن آشنا شدیم، بیاین یه نگاهی بندازیم به هر فصل از کتاب ارباب سرنوشت و ببینیم چطور هر کدوم از این آموزه ها می تونن به ما کمک کنن تا قدم به قدم به خودسازی و موفقیت برسیم و چگونه سرنوشت خود را بسازیم.

فصل اول: اعمال، شخصیت و سرنوشت – زنجیره ای جدانشدنی

توی این فصل، آلن بهمون میگه که اعمال ما، شخصیتمون رو شکل میدن و شخصیت ما هم در نهایت سرنوشتمون رو رقم میزنه. یعنی یه جورایی اعمال و سرنوشت، دو سر یه نخ هستن که از شخصیت ما می گذرن. اگه یه آدم همیشه کارهای خوب و درست انجام بده، شخصیتش هم به سمت خوبی میره و طبیعتاً اتفاقات خوبی هم برایش میفته. برعکسش هم صادقه؛ اگه کارهای اشتباه تکرار بشن، شخصیت به سمت نقاط ضعف میره و نتایج خوبی هم انتظار ما رو نمی کشند.

درس اصلی اینجا اینه که سرنوشت ما، نتیجه جمع شدن و انباشت کارهاییه که انجام میدیم و انتخاب هایی که می کنیم. پس اگه می خوای سرنوشتت رو تغییر بدی، باید از اعمالت شروع کنی.

فصل دوم: علم تسلط بر نفس – کلید رهایی

این فصل، یه جورایی پایه و اساس همه چیزه. جیمز آلن میگه تا وقتی نتونیم روی خودمون، یعنی روی امیال، غرایز و حتی عادت های ذهنیمون کنترل داشته باشیم، همیشه برده شرایط بیرونی هستیم. انگار یه عروسک خیمه شب بازی هستیم که دیگران یا اتفاقات بیرونی نخ های ما رو دست گرفتن.

کلید رهایی اینجاست: باید یاد بگیریم تسلط بر نفس داشته باشیم. این یعنی چی؟ یعنی وقتی یه فکر منفی میاد تو ذهنمون، به جای اینکه اجازه بدیم افسار ما رو بگیره، جلوی اون رو بگیریم. وقتی یه هوس یا میل ناگهانی سراغمون میاد، به جای اینکه فوراً تسلیمش بشیم، اراده مون رو به کار بگیریم. آلن توی این فصل، نکات عملی خوبی رو برای شروع این مسیر خودکنترلی بهمون یاد میده. مثلاً می گه خودآگاهی از اولین قدم هاست. باید بفهمیم چی توی وجودمون داره ما رو کنترل می کنه تا بتونیم کنترلی روش داشته باشیم.

فصل سوم: علت و معلول در رفتار انسان – آینه درون

شاید فکر کنی بعضی رفتارها بی اهمیت هستن، اما جیمز آلن توی این فصل یادآوری می کنه که حتی کوچک ترین رفتارهای ما، چه اون هایی که آگاهانه انجام میدیم و چه اون هایی که ناخودآگاه ازمون سر می زنن، ریشه در علت های درونی دارن. یعنی رفتارهامون مثل آینه ای هستن که درونمون رو نشون میدن.

توی این فصل تاکید میشه که هر انتخاب ما، حتی یه انتخاب کوچیک، یه اثری روی سرنوشتمون داره. اگه یه نفر همیشه به دیگران قول بده و عمل نکنه، این رفتار کوچک، یه علت رو ایجاد می کنه که معلولش میشه عدم اعتماد دیگران به اون فرد. پس باید یاد بگیریم ریشه های رفتارهامون رو بشناسیم و ببینیم از کجا میان. این فصل یه جورایی ما رو تشویق می کنه که بیشتر واکاوی کنیم و به عمق وجودمون نگاه بندازیم.

فصل چهارم: پرورش اراده – نیروی سازنده زندگی

خب، رسیدیم به یکی از مهم ترین بخش ها، جایی که قدرت اراده جیمز آلن حسابی به چشم میاد. آلن میگه اراده قوی مثل یه موتور قدرتمند برای رسیدن به هدف ها و غلبه بر مشکلاته. بدون اراده، مثل یه کشتی بی سکان توی اقیانوس زندگی، هر بادی ما رو به یه سمتی می بره.

اون هفت تا قانون عملی و قدرتمند برای تقویت اراده بهمون یاد میده که واقعاً نجات بخشن:

1. کنار گذاشتن عادات ناپسند: اول باید بفهمیم چی داره ما رو از هدفمون دور می کنه. شناسایی عادت های مخرب و بعد، آگاهانه و با اراده قوی، حذفشون از زندگیمون. مثلاً اگه زیاد وقت تلف می کنی، باید جلوی این عادت رو بگیری.
2. ایجاد عادات پسندیده: بعد از حذف عادت های بد، باید عادت های خوب رو جایگزین کنیم. الگوهای رفتاری مثبت رو آگاهانه توی زندگیت بساز. مثلاً اگه می خوای هر روز کتاب بخونی، این رو تبدیل به یه عادت روزانه کن.
3. تمرکز کامل بر تکلیفی که در آن لحظه انجام می شود: این همون تقویت تمرکز هست که بعداً هم بیشتر بهش می پردازیم. وقتی یه کاری رو انجام میدی، تمام و کمال حواست رو بهش بده. این کار باعث میشه هم نتیجه بهتری بگیری و هم اراده ات قوی تر بشه.
4. پرداختن به آنچه باید، بدون معطلی و با تمام قوا: تعلل، دشمن اراده ست. هر کاری که باید انجام بشه، بدون تأخیر و با تمام وجود انجامش بده. این کار باعث میشه کم کم حس توانایی و قدرت توی وجودت شکل بگیره.
5. زندگی منضبط: نظم و برنامه ریزی توی تمام بخش های زندگی، از خوابیدن و بیدار شدن گرفته تا کار کردن و تفریح، اراده رو مثل یه ماهیچه ورزیده می کنه. یه زندگی بی نظم، اراده آدم رو ضعیف می کنه.
6. تسلط بر زبان: حرف هایی که می زنیم، چه با خودمون و چه با بقیه، تأثیر خیلی زیادی روی افکار و سرنوشتمون دارن. یاد بگیر کلامت رو کنترل کنی. از غر زدن، بدگویی و حرف های منفی دوری کن.
7. تسلط بر ذهن: این آخرین و مهم ترین قانونه. مدیریت افکار و احساسات، و جهت دادن بهشون به سمتی که می خوایم. این یعنی کنترل ذهن و زندگی. وقتی بتونی ذهنت رو کنترل کنی، اراده ات به اوج میرسه.

بدون نیروی اندیشه، هیچ کار ارزشمندی به وقوع نمی پیوندد، و پرورش شخصیتی ثابت و استوار که از آن تحت عنوان «نیروی اراده» یاد می شود، می بایست در اولویت وظایف انسان قرار بگیرد.

فصل پنجم: کمال – شکوه در جزئیات

توی این فصل، آلن یه مفهوم خیلی مهم رو مطرح می کنه: کمال جیمز آلن، یعنی انجام دادن کوچک ترین کارها با نهایت دقت و کامل بودن. خیلی ها فکر می کنن جزئیات مهم نیستن و میشه ازشون چشم پوشی کرد. اما آلن میگه این طرز فکر، ریشه خیلی از شکست ها و ناکامی هاست. اون معتقده یه زندگی آرام و مقتدرانه، با یه زندگی پر از فلاکت، فقط تو همین ریزه کاری ها فرق داره.

شاید باورت نشه، ولی همین که یه کاری رو هر چقدر هم که کوچیک باشه، با تمام دقتت انجام بدی، کم کم تبدیل به یه آدم موثر و مفید میشی. آلن میگه: کمال، یعنی به جزئی ترین کارها چنان بپردازیم که گویا مهم ترین کار جهان است. این حرف رو توی زندگی روزمره هم میشه دید. مثلاً یه نجار که حتی توی جزئیات کارش هم دقت می کنه، محصولی متفاوت و باکیفیت ارائه میده و مشتری هاش راضی ترن. این درس به ما میگه که برای رسیدن به موفقیت های بزرگ، باید از همین الان شروع کنیم به کارهای کوچک رو درست و بی نقص انجام دادن.

فصل ششم: ساختن ذهن و ساختن زندگی – معمار درونی

این فصل روی این موضوع تاکید داره که ذهن ما، ابزار اصلی ما برای ساختن واقعیتیه که توی اون زندگی می کنیم. باورها و افکاری که توی ذهنمون داریم، مستقیم روی کیفیت زندگی مون تأثیر میذارن. اگه باور داشته باشیم که نمی تونیم، واقعاً هم نمی تونیم. اگه باور داشته باشیم که قادریم، راهی برای رسیدن بهش پیدا می کنیم.

آلن توی این بخش، روش هایی رو برای بازسازی ذهن بهمون یاد میده. این یعنی چی؟ یعنی باید خودآگاهانه افکار و باورهای منفی رو شناسایی کنیم و به جاشون باورهای مثبت و سازنده بذاریم. ذهنت رو مثل یه باغ در نظر بگیر؛ اگه مراقبش نباشی، علف هرز پر میشه. اما اگه آگاهانه بهش رسیدگی کنی، می تونی گل های زیبا توش پرورش بدی.

فصل هفتم: تقویت تمرکز – نیروی جهت دهنده

یه نیروی خیلی مهم دیگه که توی موفقیت ما نقش کلیدی داره، تمرکزه. توی دنیای امروز که پر از حواس پرتیه، تقویت تمرکز از نون شب هم واجب تره. آلن میگه تمرکز مثل یه ذره بین عمل می کنه که نور خورشید رو توی یه نقطه جمع می کنه و باعث میشه یه چیز قدرتمند به وجود بیاد. بدون تمرکز، انرژی ما پخش و پلاست و هیچ کار خاصی نمی تونیم انجام بدیم.

این فصل، تمرین های ساده ای رو برای افزایش قدرت تمرکز تو زندگی روزمره بهمون یاد میده. مثلاً وقتی یه کاری رو انجام میدی، سعی کن تمام حواست رو بهش بدی. اگه ذهنت شروع کرد به این ور و اون ور رفتن، آروم برش گردون به همون کاری که داری انجام میدی. این کار مثل یه ماهیچه ست که با تمرین قوی تر میشه.

فصل هشتم: تمرین مراقبه – سکوت و بینش

جیمز آلن توی این فصل به مراقبه (مدیتیشن) و درون نگری می پردازه. اون معتقده توی سکوت و آرامش ذهنه که ما می تونیم حقیقت درونی رو کشف کنیم و به وضوح ذهنی برسیم. مراقبه بهمون کمک می کنه از شلوغی و هیاهوی دنیای بیرون جدا بشیم و با خودمون ارتباط عمیق تری برقرار کنیم.

اینجا آلن نشون میده که چطور مراقبه می تونه به آرامش ذهنی و تصمیم گیری های بهتر کمک کنه. یه جورایی مثل اینه که ذهنت رو از گرد و غبار پاک می کنی تا بتونی همه چیز رو شفاف تر ببینی. برای شروع، لازم نیست حتماً ساعت ها مراقبه کنی؛ همین که چند دقیقه در روز رو به سکوت و تمرکز روی نفس هات اختصاص بدی، خودش یه شروع عالیه.

فصل نهم: عزم و هدفمندی – قطب نمای سرنوشت

خب، تا اینجا یاد گرفتیم چطور روی خودمون و ذهنمون مسلط بشیم، حالا وقتشه بدونیم کجا می خوایم بریم! آلن توی این فصل تاکید می کنه که داشتن اهداف روشن و عزمی راسخ برای رسیدن به اون ها، مثل یه قطب نماست برای کشتی زندگی ما. بدون هدف، هر چقدر هم قوی باشی، ممکنه سرگردان بمونی.

اینجا تفاوت بین آرزو و هدف واقعی مشخص میشه. آرزو ممکنه فقط یه رویای دور باشه، اما هدف، چیزیه که براش برنامه می ریزی، تلاش می کنی و با عزم و اراده به سمتش حرکت می کنی. هدفمندی به زندگی ما جهت و معنا میده و باعث میشه از هر لحظه مون برای رسیدن به یه چیز مشخص استفاده کنیم.

فصل دهم: شادی ناشی از تحقق اهداف – پاداش پایانی

و بالاخره، توی فصل آخر، جیمز آلن از شادی واقعی حرف می زنه که از طریق رسیدن به اهداف به دست میاد. این شادی، با لذت های زودگذر فرق داره. این یه شادی پایدار و عمیقه که از حس موفقیت و به ثمر رسیدن تلاش ها میاد.

این شادی فقط یه پاداش نیست، بلکه خودش یه انگیزه قویه برای ادامه دادن مسیر، برای برداشتن چالش های جدید و برای رشد مداوم. وقتی چیزی رو با تلاش و اراده خودت به دست میاری، لذتش هزار برابر میشه و این همون حس ارباب سرنوشت بودن رو بهت میده.

نکات کلیدی و درس های کاربردی برای زندگی امروز

کتاب ارباب سرنوشت پر از درس های کاربردی برای زندگی امروز ماست که شاید توی این دنیای پر سرعت، بیشتر از هر زمان دیگه ای بهشون نیاز داریم. بیا یه خلاصه سریع از مهم ترین پیام هاش داشته باشیم:

• تو خالق سرنوشتت هستی: تمام اتفاقات خوب و بد زندگی ات، نتیجه افکار، انتخاب ها و اعمال خودته. هیچ کس جز خودت مسئول نیست.
• تسلط بر نفس کلید رهایی: تا وقتی روی امیال، عادات و افکارت کنترل نداشته باشی، آزادی واقعی رو تجربه نمی کنی.
• اراده ات رو تقویت کن: اراده مثل یه عضله ست؛ با تمرین و انجام کارهایی که باید انجام بشن (حتی کوچک ترینشون)، قوی تر میشه.
• تمرکزت رو بالا ببر: توی دنیای پر از حواس پرتی امروز، توانایی تمرکز روی یه کار بهت مزیت رقابتی بزرگی میده.
• ریزبین باش: کمال توی جزئیات نهفته ست. کوچک ترین کارها رو هم با نهایت دقت انجام بده.
• ذهنت رو بساز: افکار و باورهای تو، دنیای تو رو می سازن. اگه می خوای دنیای بهتری داشته باشی، ذهنت رو بازسازی کن.
• هدفمند زندگی کن: داشتن هدف های روشن و عزم برای رسیدن به اون ها، به زندگی ات معنا و جهت میده.

مهم ترین نکته اینه که این آموزه ها فقط برای دانستن نیستن، بلکه برای عمل کردن هستن. توی عصر دیجیتال و زندگی پرشتاب، ممکنه خیلی راحت حواس مون پرت بشه و این اصول رو فراموش کنیم. اما اگه هر روز، حتی شده یه قدم کوچیک، برای به کارگیری این درس ها برداریم، کم کم تغییرات بزرگی رو توی زندگیمون می بینیم.

جملات برگزیده و الهام بخش از کتاب ارباب سرنوشت

جیمز آلن استاد بیان مفاهیم عمیق با جملاتی ساده و تاثیرگذار بود. این جملات قصار ارباب سرنوشت مثل فانوسی هستند که مسیر رو روشن می کنند:

انسان به واسطه اراده آزاد، علتی را برمی گزیند و سپس ناچار است معلول آن را که همان سرنوشت است، بپذیرد.

کمال، یعنی به جزئی ترین کارها چنان بپردازیم که گویا مهم ترین کار جهان است.

این جمله ها، چکیده تفکر آلن هستن و هر کدوم می تونن به تنهایی یه راهنمای قوی برای زندگی باشن.

آیا کتاب ارباب سرنوشت برای شماست؟ (مخاطبین هدفمند)

شاید از خودت بپرسی، خب این همه گفتیم، این کتاب به درد من می خوره؟ راستش رو بخوای، کتاب ارباب سرنوشت برای طیف وسیعی از آدم ها می تونه خیلی مفید باشه. اگه جزو یکی از این دسته ها هستی، حتماً بیشتر به این کتاب توجه کن:

• اگه احساس می کنی قربانی شرایطی: اگه همیشه فکر می کنی بدشانسی یا اتفاقات بیرونی دارن زندگیت رو کنترل می کنن، این کتاب چشمت رو به قدرت درونی خودت باز می کنه.
• اگه به کتاب های خودیاری و روانشناسی موفقیت علاقه داری: این کتاب یکی از کلاسیک های این حوزه هست و ریشه های بسیاری از مفاهیم جدید رو میتونی توش پیدا کنی.
• اگه وقت کمی برای مطالعه کامل کتاب ها داری: این خلاصه جامع بهت کمک می کنه بدون خوندن تمام کتاب، به مفاهیم اصلی و نکات کلیدی ارباب سرنوشت دست پیدا کنی.
• اگه به دنبال راهکارهای عملی برای رفع اهمال کاری، افزایش اعتماد به نفس یا تغییر عادت ها هستی: آموزه های مربوط به اراده و تسلط بر نفس، مستقیماً بهت کمک می کنن.
• اگه از طرفداران جیمز آلن هستی و خلاصه آنسان که انسان می اندیشد رو دوست داشتی: این کتاب همون عمق فلسفی و کاربردی رو داره و مکملی عالی برای اون اثر به حساب میاد.

در واقع، این کتاب برای هر کسیه که می خواد کنترل زندگی و ساختن سرنوشت خود رو به دست بگیره و از حالت انفعال دربیاد.

سایر آثار جیمز آلن که مسیر شما را روشن می کنند

جیمز آلن فقط نویسنده کتاب ارباب سرنوشت نیست، بلکه چندین اثر دیگه هم داره که هر کدومشون گنجینه ای از فلسفه موفقیت و خودسازی هستن. اگه از این کتاب خوشت اومد و دلت می خواد بیشتر با افکارش آشنا بشی، حتماً به سراغ این کتاب ها هم برو:

1. آنسان که انسان می اندیشد (As a Man Thinketh): این مشهورترین اثر آلنه و میشه گفت پایه و اساس تمام فلسفه او. درباره قدرت فکر و چگونگی تأثیر اون روی زندگی، شخصیت و سرنوشت آدم حرف می زنه.
2. مسیر آرامش (The Path of Prosperity): توی این کتاب، آلن بیشتر روی موضوع آرامش درونی و چگونگی رسیدن به سعادت واقعی از طریق افکار صحیح تأکید داره.
3. از فقر به قدرت (From Poverty to Power): این کتاب هم مثل بقیه آثارش، روی قدرت ذهن و اراده برای غلبه بر مشکلات و رسیدن به موفقیت تمرکز داره.

با مطالعه این کتاب ها، می تونی یه دید جامع و عمیق تر نسبت به آموزه های این فیلسوف بزرگ پیدا کنی و گام های محکم تری در مسیر خودسازی برداری.

نتیجه گیری: آغاز راه شما به سوی استادی

خب، رسیدیم به آخر داستان. خلاصه کتاب ارباب سرنوشت ( نویسنده جیمز آلن ) بهمون نشون داد که سرنوشت ما چیزی نیست که از بالا برامون تعیین شده باشه یا فقط با شانس و اقبال گره خورده باشه. ما قدرت بی نهایتی داریم که با انتخاب های آگاهانه مون، با کنترل ذهن و پرورش اراده مون، آینده ای رو بسازیم که واقعاً شایسته اش هستیم.

این کتاب یه تلنگر جدیه برای همه ما که از نقش قربانی دربیایم و سکان زندگی مون رو به دست بگیریم. یاد گرفتیم که هر فکر، هر عمل و هر انتخاب ما، یه علت رو ایجاد می کنه که در نهایت، معلولش همون سرنوشت ما میشه. پس چرا از همین امروز شروع نکنیم؟ چرا از همین لحظه، یه فکر بهتر، یه انتخاب هوشمندانه تر و یه عمل قوی تر نداشته باشیم؟

اینجا دیگه وقت بهونه آوردن نیست. وقتشه که قدم اول رو برداری، شروع کنی به کنترل ذهن و زندگی خودت و با تمام وجودت، ارباب سرنوشت خودت بشی! نظرات و تجربیات خودت رو از خوندن این کتاب یا به کارگیری این آموزه ها، حتماً با ما در میان بذار.