خلاصه کتاب من نمی خوام حشره بخورم ( نویسنده راشل برانتون )

کتاب من نمی خوام حشره بخورم اثر راشل برانتون، یک داستان شیرین و دوست داشتنی برای بچه های کوچک است که بهشون یاد می ده هر موجودی غذای مخصوص خودش رو داره. این کتاب با تصاویر دلنشین و داستانی ساده، به کودکان کمک می کنه تا مفاهیمی مثل صبر، همدلی، و شناخت طبیعت رو به زبانی شیرین و قابل فهم یاد بگیرند.

انتخاب کتاب های خوب و مناسب برای بچه ها، همیشه یکی از دغدغه های اصلی پدر و مادرها و مربی هاست. وقتی پای ادبیات کودک وسط میاد، فقط سرگرمی مهم نیست؛ بلکه کتاب باید بتونه یه چیزی رو هم به بچه ها یاد بده، اونا رو به فکر بندازه یا حداقل یه پنجره جدید رو به دنیای اطرافشون باز کنه. کتاب من نمی خوام حشره بخورم از اون دسته کتاب هاست که هم می خندونه، هم فکر کردن رو یاد می ده و هم کلی نکته آموزشی داره. این کتاب نه فقط یه قصه ساده، بلکه یه درس نامه کوچولو از جنس بازی و تجربه است که بچه ها رو با شخصیت دوست داشتنی لیسبون همراه می کنه تا با هم چیزهای جدیدی رو کشف کنند. توی این مقاله، قراره با هم به عمق این کتاب سفر کنیم، خلاصه ای کامل و جزئی از داستانش رو بخونیم، پیام ها و درس های مهمی که تو دلش داره رو پیدا کنیم و ببینیم چطور می تونه برای رشد و پرورش بچه هامون مفید باشه. پس اگه دنبال یه راهنمای جامع برای انتخاب و درک این کتاب برای کوچولوهاتون هستید، جای درستی اومدید.

خلاصه کامل و گام به گام داستان من نمی خوام حشره بخورم

داستان ما با یه دختر کوچولوی دوست داشتنی به اسم لیسبون شروع می شه. لیسبون خانوممون حسابی گرسنشه و شکمش داره قار و قور می کنه! اما چی؟ شام هنوز آماده نیست و این انتظار برای یه بچه کوچیک خیلی سخته. لیسبون که طاقت نداره، تصمیم می گیره بره بیرون و یه چرخی توی حیاط بزنه، شاید بتونه یه چیزی برای خوردن پیدا کنه که تا آماده شدن شام، دل ضعفه اش رو بگیره. اینجاست که ماجراهای بامزه و دوست داشتنی لیسبون شروع می شه.

ماجراهای لیسبون و پیشنهادهای عجیب حیوانات

لیسبون توی حیاط قدم می زنه و چشمش به یه مورچه کوچولو می خوره که داره یه تکه برگ رو با خودش می بره. مورچه مهربون، وقتی لیسبون رو گرسنه می بینه، با خودش فکر می کنه حتماً لیسبون هم دلش می خواد مثل اون یه تکه برگ بخوره! واسه همین، یه تکه برگ خوشگل به لیسبون پیشنهاد می کنه. لیسبون نگاهی به برگ می ندازه و با خودش می گه: «برگ؟! من که برگ نمی خورم!» و با یه لبخند، از مورچه تشکر می کنه و راهش رو ادامه می ده.

یکم جلوتر، لیسبون به یه کرم خاکی می رسه که داره توی خاک بازی می کنه. کرم خاکی سرش رو از خاک بیرون می آره و وقتی می فهمه لیسبون دنبال غذاست، با مهربونی پیشنهاد می ده که اون هم یه کوچولو از خاک نرم و خوشمزه ای که داره می خوره رو امتحان کنه. لیسبون دماغش رو جمع می کنه و می گه: «خاک؟! نه، مرسی! من که خاک نمی خورم!» و با تعجب، به کرم نگاه می کنه.

لیسبون همینطور که داره دنبال یه چیز خوردنی می گرده، چشمش به یه پرنده می افته که داره با نوکش، یه کرم رو از زمین برمی داره و تند تند می خوره. پرنده آوازخوان، وقتی گرسنگی لیسبون رو می بینه، با خودش فکر می کنه لیسبون هم دلش می خواد کرم بخوره. پس یه کرم تپل و کوچولو رو به لیسبون پیشنهاد می کنه. لیسبون نگاهی به کرم می ندازه، چشماش گرد می شه و با قاطعیت می گه: «ای وای! من که کرم نمی خورم!» و می گذره. این تکرار پیشنهادهای عجیب برای لیسبون، باعث می شه کم کم یه سوال بزرگ توی ذهنش شکل بگیره.

بعد از پرنده، لیسبون به یه قورباغه سبز و بانمک می رسه که روی برگ نیلوفر نشسته و داره با چشمای درشتش یه حشره رو دنبال می کنه. قورباغه با یه پرش سریع، حشره رو می گیره و می خوره. وقتی متوجه لیسبون می شه، یکی از حشره های ریز و بال دار رو به لیسبون تعارف می کنه. لیسبون با دیدن حشره بال دار، حسابی جا می خوره و با لب و لوچه ی آویزون می گه: «حشره؟! نه! نه! من که حشره نمی خورم!» این قسمت، همون جاییه که عنوان کتاب ازش میاد و لیسبون واقعاً از ته دلش می خواد داد بزنه که: من نمی خوام حشره بخورم!.

ماجراهای لیسبون فقط به همین جا ختم نمی شه. اون با یه سنجاب بازیگوش ملاقات می کنه که با خودش بلوط و فندق جمع کرده. سنجاب مهربون، یه بلوط چرب و چیلی به لیسبون پیشنهاد می کنه. لیسبون با اینکه بلوط رو دوست داره، اما می دونه غذای اصلیش نیست و می گه: «سنجاب مهربون، ممنون! بلوط خوبه ولی غذای من نیست.»
بعدش به یه زنبور عسل می رسه که داره از گل ها شهد جمع می کنه. زنبور با شور و هیجان، شیره شیرین گل ها رو به لیسبون تعارف می کنه. لیسبون باز هم تشکر می کنه ولی می گه: «نه ممنون! من که شهد نمی خورم.»

اوج داستان و کشف بزرگ لیسبون

لیسبون همینطور که از حیوانی به حیوان دیگه می ره و پیشنهادهای عجیب و غریب هر کدوم رو رد می کنه، یهو یه چیزی رو کشف می کنه! با خودش فکر می کنه: «مورچه برگ می خوره، کرم خاک می خوره، پرنده کرم می خوره، قورباغه حشره می خوره، سنجاب بلوط می خوره و زنبور هم شهد! پس هر کدومشون غذای مخصوص خودشون رو دارن که برای خودشون خوشمزه ست و بهشون جون می ده.» لیسبون با یه لبخند بزرگ، بالاخره به این نکته مهم می رسه که غذای هر موجودی متفاوته و اون باید منتظر غذای خودش باشه.

پایان داستان

با این کشف بزرگ، لیسبون با خوشحالی به سمت خونه برمی گرده. حالا دیگه دل ضعفه نداره و با خیال راحت منتظر می مونه تا شام خوشمزه خودش آماده بشه. اون یاد گرفته که صبر کردن ارزشش رو داره و قرار نیست هر چیزی رو که بقیه می خورن، خودش هم دوست داشته باشه یا بتونه بخوره. این داستان، به بچه ها نشون می ده که تفاوت ها چیز قشنگی ان و هر کسی جایگاه خودش رو توی طبیعت داره.

پیام ها و درس های عمیق کتاب برای کودکان و والدین

کتاب من نمی خوام حشره بخورم فقط یه داستان سرگرم کننده نیست؛ بلکه پر از پیام های پنهان و درس هاییه که می تونه هم برای بچه ها و هم برای پدر و مادرها کلی حرف داشته باشه. بیاید با هم به چند تا از این درس های عمیق تر نگاه کنیم:

آموزش همدلی و احترام به تفاوت ها

یکی از مهم ترین پیام های این کتاب، آموزش همدلی و احترام به تفاوت هاست. لیسبون در طول داستان، با حیوانات مختلفی روبرو می شه که هر کدومشون یه جور خاصی غذا می خورن. اون یاد می گیره که مورچه برگ می خوره، کرم خاک، پرنده کرم و قورباغه حشره. این تجربه به لیسبون کمک می کنه تا بفهمه هر موجودی نیازها و عادت های خودش رو داره و این تفاوت ها باید مورد احترام قرار بگیره. برای بچه ها، این یعنی یاد بگیرن به دوستانشون که شاید علاقه های متفاوتی دارن، احترام بذارن و بفهمن هر کس ویژگی های منحصر به فرد خودش رو داره. این درس، پایه های همدلی رو توی ذهن بچه ها بنا می کنه و بهشون یاد می ده دنیا پر از تنوع و زیباییه.

مفهوم صبر و پایداری

لیسبون اول داستان گرسنه بود و نمی تونست صبر کنه تا شامش آماده بشه. اما در پایان داستان، اون یاد می گیره که صبر کردن خوبه و بالاخره غذای خودش رو می خوره. این داستان به بچه ها نشون می ده که گاهی اوقات باید برای رسیدن به چیزی که واقعاً می خوان، صبر کنند. صبر کردن یه مهارت خیلی مهمه که بچه ها از سنین پایین باید یاد بگیرند. این کتاب، مفهوم پایداری و اینکه نباید از چیزی که می خوایم دلسرد بشیم و باید منتظر زمان مناسبش باشیم رو به زبانی ساده و ملموس بیان می کنه.

این کتاب به زیبایی به کودکان یاد می دهد که هر موجودی در این دنیای بزرگ، غذای مخصوص خودش را دارد و نباید انتظار داشت همه چیز را مثل بقیه دوست داشت یا مصرف کرد.

تفکر منطقی و حل مسئله

لیسبون در طول ماجراهاش، با رد کردن پیشنهادهای غیرمنطقی (از دید خودش) به یه راه حل می رسه. اون با خودش فکر می کنه: خب، اگه من برگ نمی خورم، کرم نمی خورم، حشره نمی خورم… پس چی می خورم؟ و این فرآیند فکر کردن و رد گزینه ها، بهش کمک می کنه تا به نتیجه برسه که باید منتظر شام خودش باشه. این نوع تفکر، مهارت حل مسئله رو توی بچه ها تقویت می کنه. اونا یاد می گیرن که چطور توی یه موقعیت، گزینه های مختلف رو بررسی کنند و به بهترین جواب برسند.

شناخت طبیعت و حیوانات

کتاب به طور غیرمستقیم، حیوانات مختلف و عادات غذایی اونا رو به بچه ها معرفی می کنه. مورچه، کرم، پرنده، قورباغه، سنجاب و زنبور عسل، هر کدوم با غذای مخصوصشون نشون داده می شن. این موضوع باعث می شه بچه ها با دنیای طبیعت و تنوع موجودات زنده اش بیشتر آشنا بشن. می تونیم بعد از خوندن کتاب، راجع به هر کدوم از این حیوانات و اینکه چی می خورن، با بچه ها صحبت کنیم و کنجکاوی شون رو بیشتر تحریک کنیم.

اهمیت تغذیه مناسب (بر اساس بافت کتاب)

پیام مهم دیگه کتاب اینه که هر موجودی غذای مناسب خودش رو داره و خوردن چیزهای نامناسب، ایده خوبی نیست. لیسبون یاد می گیره که حشره، کرم یا خاک ممکنه برای حیوانات دیگه عالی باشه، ولی برای اون نه! این می تونه یه سرآغاز عالی برای صحبت با بچه ها درباره تغذیه سالم و اینکه بدن ما به چه غذاهایی نیاز داره باشه. والدین می تونن از این فرصت استفاده کنن و به بچه ها یاد بدن که هر چیزی برای خوردن مناسب نیست و باید به بدن خودمون گوش بدیم و غذاهای مفید رو انتخاب کنیم.

شخصیت پردازی و ویژگی های هنری کتاب

هر کتاب کودک موفقی، علاوه بر داستان خوب، به شخصیت های قوی و تصویرگری جذاب نیاز داره. من نمی خوام حشره بخورم هم از این قاعده مستثنی نیست و توی این زمینه ها حرف های زیادی برای گفتن داره.

لیسبون: شخصیتی کنجکاو، مصمم و دوست داشتنی

لیسبون قلب تپنده داستانه. اون یه دختر کوچولوییه که ذاتاً کنجکاوه. همین کنجکاوی باعث می شه که وقتی گرسنه می شه و شامش آماده نیست، به جای غر زدن یا نشستن و انتظار کشیدن، خودش دست به کار بشه و بره دنبال راه حل. این ویژگی ها باعث می شه بچه ها به راحتی با لیسبون همذات پنداری کنند. لیسبون مصممه که گرسنگیش رو برطرف کنه، حتی اگه پیشنهادهای عجیبی مثل خوردن حشره یا خاک بهش بشه! این پافشاری و البته لطافت در رد کردن پیشنهادها، اون رو به یه شخصیت دوست داشتنی تبدیل می کنه که پیام های کتاب رو به دل خواننده می رسونه. اون یه قهرمان کوچیکه که درس های بزرگی می گیره.

حیوانات: نقش آن ها به عنوان راهنما

حیوانات داستان، مورچه، کرم، پرنده، قورباغه، سنجاب و زنبور، نقش مهمی در پیشبرد داستان و رساندن لیسبون به کشف بزرگش دارن. اونا هرچند پیشنهادهای نامناسبی به لیسبون می دن، اما در واقع دارن راهنماییش می کنن تا با تنوع دنیای اطرافش آشنا بشه. هر حیوانی با طبیعت خودش و غذای مخصوص خودش ظاهر می شه و به این ترتیب، دنیای طبیعی رو به بچه ها معرفی می کنه. این حیوانات، با سادگی و مهربونی تصویر شدن که به جذابیت داستان اضافه می کنه.

تصویرگری های جذاب و رنگارنگ: جادوی بصری

تصاویر توی کتاب های کودک، نصف داستان رو روایت می کنن. تصویرگری های من نمی خوام حشره بخورم به قدری جذاب و رنگارنگ هستن که به تنهایی می تونن تخیل کودک رو تحریک کنن. برانتون در کنار داستان، تصاویری رو خلق کرده که:

• تقویت تخیل: رنگ های شاد و شخصیت های حیوانات با جزئیات دوست داشتنی، باعث می شن ذهن کودک پرواز کنه و خودش رو در کنار لیسبون در حیاط پرماجرا تصور کنه.
• کمک به انتقال داستان: حتی بدون خواندن متن، تصاویر به تنهایی می تونن بخش های اصلی داستان رو روایت کنن و به بچه های کوچکتر که هنوز نمی تونن بخونن، کمک کنن با قصه ارتباط بگیرن.
• جذابیت بصری: کیفیت چاپ و تصاویر شفاف، تجربه ورق زدن کتاب رو برای بچه ها و حتی بزرگترها لذت بخش می کنه. این جذابیت بصری، عامل مهمی در ترغیب کودکان به مطالعه و نگهداری از کتابه.

سبک نگارش: سادگی، روانی و ریتمیک بودن متن

راشل برانتون، توی این کتاب از یه سبک نگارشی استفاده کرده که هم ساده و روانه و هم یه ریتم دلنشین داره. این ویژگی ها باعث می شه:

• مناسب قصه خوانی: متن به راحتی توسط والدین یا مربیان خونده می شه و جملات کوتاه و تکرار بعضی از عبارت ها، برای قصه خوانی با صدای بلند عالیه. بچه ها از ریتم تکراری من که حشره نمی خورم! لذت می برن.
• قابل فهم برای کودکان: واژگان ساده و جملات واضح، باعث می شه بچه های کوچک هم به راحتی داستان رو متوجه بشن و دنبال کنن.
• تقویت مهارت های زبانی: شنیدن جملات با ریتم خاص، به تقویت مهارت های شنیداری و زبانی کودک کمک می کنه و حتی می تونه اون ها رو به تکرار کلمات و جملات تشویق کنه.

این ترکیب از شخصیت پردازی قوی، تصویرگری های هنرمندانه و سبک نگارش دلنشین، من نمی خوام حشره بخورم رو به یه تجربه کامل و خاطره انگیز برای کودکان و والدین تبدیل می کنه.

این کتاب برای چه کسانی و چرا مناسب است؟ (گروه سنی و دلایل)

یکی از سوالات مهمی که والدین و مربیان همیشه دارن اینه که این کتاب برای چه سنی مناسبه؟ و اصلاً چرا باید این کتاب رو برای بچه ام بخرم؟ کتاب من نمی خوام حشره بخورم هم مثل هر کتاب کودک دیگه ای، یه گروه سنی هدف داره و مزایای خاص خودش رو ارائه می ده که تو ادامه مفصل بهشون می پردازیم.

گروه سنی ۲ تا ۵ سال: دروازه ورود به دنیای کتاب

این کتاب به طور خاص برای کودکان ۲ تا ۵ سال طراحی شده، یعنی همون گروه سنی که معمولاً بهش گروه سنی الف هم می گن. حالا چرا این سن؟

• سادگی مفاهیم: داستان خیلی پیچیده نیست و مفاهیم اصلی مثل گرسنگی، انتظار، تفاوت ها و شناخت حیوانات، به ساده ترین شکل ممکن بیان می شن. این سادگی برای درک بچه های نوپا عالیه.
• جذابیت تصاویر: در این سن، بچه ها بیشتر از طریق تصاویر با کتاب ارتباط برقرار می کنن. تصاویر بزرگ، رنگارنگ و واضح این کتاب، به شدت برای این گروه سنی جذابیت داره و چشمشون رو حسابی خیره می کنه.
• کوتاه بودن داستان: تمرکز بچه های ۲ تا ۵ سال کوتاهه. داستان این کتاب به اندازه ای کوتاهه که قبل از اینکه حوصله شون سر بره، تموم می شه و می تونه یه تجربه لذت بخش و کامل رو توی یه زمان کوتاه بهشون بده. این ویژگی برای قصه خوانی قبل از خواب یا توی اوقات فراغت عالیه.

البته، بعضی ها هم ممکنه بگن برای کودکان گروه سنی ب (اول و دوم دبستان) هم مناسبه. راستش رو بخواین، برای این گروه هم هنوز می تونه جذاب باشه، به خصوص اگه به دنبال کتاب هایی با پیام های اخلاقی ساده و تصاویر دلنشین هستید. اما اوج تاثیرگذاری و جذابیتش برای همون گروه ۲ تا ۵ ساله.

والدینی که به دنبال…

این کتاب یه انتخاب عالی برای والدینیه که دنبال کتابی هستن که:

• آموزش صبر و انتظار: اگه بچه تون توی صبر کردن مشکل داره، این کتاب می تونه بهش نشون بده که صبر نتیجه شیرینی داره و انتظار برای شام خوشمزه خودش، بهتر از خوردن حشره است!
• تقویت همدلی: برای اینکه بچه ها یاد بگیرن به تفاوت های دیگران احترام بذارن و بفهمن هر کسی نیازهای خودش رو داره.
• کمک به حل مسئله: با نشون دادن فرآیند فکری لیسبون برای رد کردن پیشنهادهای عجیب و رسیدن به راه حل.
• معرفی حیوانات و طبیعت: یه راه سرگرم کننده برای آشنا کردن بچه ها با دنیای حیوانات و عادات غذایی اونا.

معلمان و مربیان

این کتاب برای مربیان مهدکودک و پیش دبستانی هم یه منبع عالیه. چرا؟

• مناسب برای فعالیت های گروهی: می شه بعد از خوندن کتاب، راجع به حیوانات و غذاهاشون با بچه ها صحبت کرد یا حتی فعالیت های هنری مرتبط (مثل نقاشی حیوانات) انجام داد.
• قصه خوانی در کلاس: ریتم داستان و تصاویر جذابش، اون رو به گزینه ای عالی برای قصه خوانی در محیط کلاس تبدیل می کنه.
• بحث های کلاسی: فرصتی رو فراهم می کنه تا راجع به موضوعاتی مثل انتخاب غذاهای سالم یا احترام به تفاوت ها با بچه ها گفتگو بشه.

پس اگه شما هم یه پدر یا مادر یا مربی دلسوز هستید که دوست دارید بچه ها رو با مفاهیم مهم زندگی آشنا کنید و در عین حال لبخند رو به لبشون بیارید، کتاب من نمی خوام حشره بخورم یه انتخاب هوشمندانه است.

نکات برجسته و مزایای مطالعه من نمی خوام حشره بخورم

حالا که با خلاصه داستان، پیام ها و گروه سنی این کتاب آشنا شدیم، بد نیست به چند تا از مزایای بارز و نقاط قوتش هم اشاره کنیم که این کتاب رو از خیلی از کتاب های دیگه متمایز می کنه و نشون می ده چرا لایق جایگاه ویژه ای تو کتابخونه بچه هاتونه.

تعاملی بودن: بیشتر از یک داستان صرف

بعضی از نسخه های این کتاب (و البته خیلی از کتاب های کودک خوب)، یک صفحه تمرین یا فعالیت در انتهای کتاب دارن. مثلاً می تونه از بچه ها بخواد که موارد خاصی رو توی تصاویر پیدا کنن، یا یه سوال ساده بپرسه. این تعاملی بودن باعث می شه:

• مشارکت فعال کودک: بچه فقط شنونده نیست، بلکه درگیر داستان می شه و حس می کنه بخشی از ماجراست.
• تقویت مهارت های دیداری: پیدا کردن اشیا توی تصویر، به دقت دیداری و تمرکز کودک کمک می کنه.
• افزایش لذت: وقتی کودک فعالانه درگیر چیزی می شه، لذت بیشتری ازش می بره و ارتباط عمیق تری با کتاب پیدا می کنه.

ارزش تکرار: یک دوست قدیمی همیشگی

شاید برای ما بزرگترها، خوندن یه داستان تکراری خسته کننده باشه، اما برای بچه ها تکرار یه موضوع لذت بخشه و به یادگیری شون کمک می کنه. کتاب من نمی خوام حشره بخورم قابلیت خواندن چندباره رو داره، بدون اینکه خسته کننده بشه. دلیلش هم واضحه:

• تصاویر دلنشین: هر بار که بچه کتاب رو ورق می زنه، ممکنه یه جزئیات جدید توی تصاویر کشف کنه.
• ریتم دوست داشتنی: جملات ریتمیک و تکراری، برای بچه ها آرامش بخشه و اونا رو به حفظ کردن دیالوگ ها و مشارکت در قصه خوانی تشویق می کنه.
• تقویت مفاهیم: هر بار خوندن، مفاهیم اصلی مثل صبر یا تفاوت ها رو توی ذهن کودک عمیق تر می کنه.

ایجاد فرصت برای گفت وگو: پل ارتباطی بین والدین و کودک

این کتاب، یه بهونه عالی برای شروع مکالمات عمیق تر بین شما و کودکتونه. می تونید بعد از خوندن کتاب، راجع به موضوعات مختلفی باهاش صحبت کنید:

• درباره غذاها: لیسبون حشره دوست نداشت. تو چه غذایی رو دوست نداری؟ یا چه غذاهایی بهمون انرژی می ده؟
• درباره حیوانات: پرنده چی می خوره؟ ما چی می خوریم؟
• درباره احساسات: وقتی گرسنه ای چه حسی داری؟ یا وقتی چیزی رو دوست نداری، چطور می تونی مهربون بگی نه؟

این گفتگوها، نه تنها به بچه ها کمک می کنه تا احساساتشون رو بیان کنن و دایره لغاتشون بیشتر بشه، بلکه پل ارتباطی قوی تری بین شما و اون ها می سازه.

ارزش سرگرمی بالا در کنار آموزش

در نهایت، بزرگترین مزیت این کتاب اینه که در کنار تمام درس ها و پیام های آموزنده ای که داره، به شدت سرگرم کننده است. داستان بامزه لیسبون و پیشنهادهای خنده دار حیوانات، بچه ها رو به خنده می ندازه و اونا رو توی دنیای خیال غرق می کنه. این تعادل بین آموزش و سرگرمیه که یک کتاب کودک رو واقعاً موفق می کنه. بچه ها یاد می گیرن بدون اینکه حس کنن دارن بهشون چیزی آموزش داده می شه و این بهترین روش یادگیریه.

مشخصات فنی کتاب (برای علاقه مندان به جزئیات)

برای اون دسته از پدر و مادرها، مربی ها یا کتاب دارها که دوست دارن جزئیات فنی یک کتاب رو هم بدونن، اینجا اطلاعات کامل کتاب من نمی خوام حشره بخورم رو براتون آوردیم:

عنوان	توضیحات
عنوان اصلی کتاب	I Don’t Want to Eat Bugs
نویسنده	راشل برانتون (Rachel Branton)
مترجم	صدیقه وفایی
ناشر (فارسی)	انتشارات راوشید
سال انتشار (اولین چاپ فارسی)	۱۳۹۹
تعداد صفحات	۲۴ تا ۲۵ صفحه (معمولاً ۲۴ صفحه در نسخه های چاپی)
فرمت های موجود	چاپی (قطع رقعی، کاغذ رنگی باکیفیت)، الکترونیک (PDF، Epub)
شابک (ISBN)	۹۷۸-۶۲۲-۹۶۴۱۷-۹-۸
موضوعات مرتبط	کتاب داستان سرگرم کننده کودک، کتاب های کودک ۲ تا ۵ سال، کتاب های کودک گروه سنی الف و ب

این مشخصات به شما کمک می کنه تا نسخه مورد نظرتون رو راحت تر پیدا کنید و مطمئن بشید که دارید نسخه اصلی و باکیفیت رو تهیه می کنید. انتشارات راوشید تلاش کرده تا این کتاب رو با بهترین کیفیت چاپ و بومی سازی کنه تا تصاویر و متن، همون حس و حال نسخه اصلی رو برای کودکان ایرانی هم داشته باشه. حتی در برخی نسخه ها، قلم متن طوری انتخاب شده که شبیه دستخط کودکان باشه تا برای بچه هایی که تازه خوندن رو یاد می گیرن، تشخیص حروف راحت تر باشه.

نتیجه گیری: چرا لیسبون در کتابخانه تان جای دارد؟

در پایان این سفرمون به دنیای کتاب من نمی خوام حشره بخورم و ماجراهای لیسبون، شاید بهتر باشه یه بار دیگه به این فکر کنیم که چرا این کتاب کوچک و دوست داشتنی، می تونه یه انتخاب فوق العاده برای کتابخونه شخصی بچه هامون باشه. راستش رو بخواین، این کتاب خیلی بیشتر از یه داستان ساده درباره یه دختر کوچولوی گرسنه است.

من نمی خوام حشره بخورم نه تنها یه سرگرمی دلچسب و کوتاه رو برای بچه ها فراهم می کنه، بلکه به زبانی شیرین و با استفاده از تصاویر جذاب، درس های مهمی از زندگی رو بهشون یاد می ده. درس هایی مثل:

• صبر کردن برای رسیدن به هدف
• احترام گذاشتن به تفاوت های دیگران
• فکر کردن و حل مسئله به روش خودشون
• آشنایی با طبیعت و حیوانات اطرافشون

این کتاب به پرورش کودکانی با هوش هیجانی بالا و تفکر منطقی کمک می کنه؛ کودکانی که یاد می گیرن به نیازهای خودشون گوش بدن، به دیگران احترام بذارن و توی موقعیت های مختلف، عاقلانه تصمیم بگیرن. ریتم جذاب متن و تصویرگری های رنگارنگ باعث می شه که بچه ها بارها و بارها ازتون بخوان که این کتاب رو براشون بخونید و هر بار، یه نکته جدید رو کشف کنن.

پس، اگه دنبال یه هدیه عالی برای تولد یه بچه کوچولو هستید، یا می خواید توی اوقات فراغتتون با بچه هاتون یه فعالیت مفید و سرگرم کننده داشته باشید، یا حتی اگه یه مربی یا معلم هستید و دنبال یه منبع جذاب برای کلاس هاتون می گردید، شک نکنید که لیسبون و ماجراهایش توی من نمی خوام حشره بخورم جایی ویژه در قلب و کتابخانه شما پیدا خواهند کرد. این کتاب نه فقط یه وسیله برای پر کردن وقت، بلکه یه ابزار ارزشمند برای پرورش ذهن و روح کودکتونه. برید و این تجربه شیرین رو به بچه هاتون هدیه بدید!